-
قسمت چهارم رمان عشق مقدس
شنبه 11 بهمن 1399 21:32
قسمت چهارم رمان عشق مقدس -خونه -مثل اینکه فراموش کردی...خونه تو اینجاست... اروم گفتم:بس کن آرش...الان وقتش نیست... آرش بی تفاوت به من رو کرد به بابا و گفت:با اجازه تون هیال امشب اینجا می مونه.. بابا به آرش لبخندی زد و گفت:اجازه هیال دیگه دست شماست آرش جان... وا....انگار من اینجا نقش هویجو بازی می کردم...کلا...
-
قسمت سوم رمان عشق مقدس
شنبه 11 بهمن 1399 21:31
قسمت سوم رمان عشق مقدس ..همونطور که زیر لب هرچی فحش بلد بودم نثار آرش میکردم مانتو مشکی بلندم که توش با طرح های سنتی طلایی کار شده بود با شال مشکی رنگی که موج طلایی میزد سرم کردم و کامل موهامو پوشوندم...همیشه لباسامو باهم ست میکردم...کفش عروسکی مشکی مو هم پوشیدمو و کیف دستی مو برداشتم و زدم از اتاق بیرون......
-
قسمت اول رمان عشق مقدس
شنبه 11 بهمن 1399 15:30
قسمت اول رمان عشق مقدس نسیم خنکی تمام وجودم را پر کرده بود...انگار که پری بودم در باد...همونقدر سبک و آروم در هوا می غلطیدم... تمام ریه هایم ازاون هوای لذت بخش پر شده بود... نفس عمیقی کشیدم و خنکای معطر نسیم را با تمام وجود بلعیدم....حس خوبی بود دیدن نورهای زرد رنگ بارگاه ....انگار نسیم هم به زیارت امده بود که...
-
قسمت دوم رمان عشق مقدس
شنبه 11 بهمن 1399 15:29
قسمت دوم رمان عشق مقدس گفتم:از نظر عقاید گفتم ...منظور بدی نداشتم... آرش زل زد بهم و گفت:عقاید ...پوزخندی زد و گفت:که اینطور... اب دهانمو قورت دادمو گفتم:میشه از ازدواج با من منصرف بشین... آرش جدی شد و گفت:خودتو خیلی بالا گرفتی دختر جون ...خیلی ها آرزو دارن من بهشون نگاه کنم...اونوقت تو خانوم کوچولو منو کم...
-
عشق خوناشام پست ۷
شنبه 11 بهمن 1399 09:55
عشق خوناشام پست ۷ فصل ششم ترس منظورشان من بودم؟چه بویی میدادم ؟ موهایم را جلوی بینی ام گذاشتم بوی شامپو میدادخوشبو بودم منظورشان از خونم چه بود لیندی گفته بود شب گذشته کنار کلبه ام بوده یعنی آن حیوانی که دیده بودم او بود آن دختر باریک و شکستنی؟منظورشان را نمیفهمیدم دوباره چشم هایم را بستم تا بهتر بشنوم ,,منم میخوام...
-
عشق خوناشام پست ۷
جمعه 10 بهمن 1399 22:08
عشق خوناشام پست ۷ فصل ششم ترس منظورشان من بودم؟چه بویی میدادم ؟ موهایم را جلوی بینی ام گذاشتم بوی شامپو میدادخوشبو بودم منظورشان از خونم چه بود لیندی گفته بود شب گذشته کنار کلبه ام بوده یعنی آن حیوانی که دیده بودم او بود آن دختر باریک و شکستنی؟منظورشان را نمیفهمیدم دوباره چشم هایم را بستم تا بهتر بشنوم ,,منم میخوام...
-
عشق خوناشام پست ششم
جمعه 10 بهمن 1399 22:08
عشق خوناشام پست ششم فصل پنجم بخش دوم ,, اونا کین نت؟,, ,,اون ها همون گروه هشت نفری هستن که بهت گفتم البته یکیشون نیست اون دختر که موهای بلند و سرخ داره اسمش اوریناست ,, اسمش هم مانند چهره اش اسطوره ای بود چشم های سیاه و تاریکش کوچک بود و اندامی باریک و کشیده داشت بینیش بیش از حد به سمت بالا قوس داشت که چیزی از زیباییش...
-
عشق خون اشام پست پنجم
جمعه 10 بهمن 1399 22:07
عشق خون اشام پست پنجم فصل پنجم چشم تاریک ها ناتالی در راه حرف میزد ,,چرا از بین اینهمه کالج اومدی اینجا؟,, ,,شاید به همون دلیلی که بقیه اومدن,, ,,اینجا هر کسی دلیلی برای خودش داره مثلا من مجبور بودم چون هیچ کالجی تو ایالت به اندازه اینجا هزینش کم نیست و در ضمن خونه من هم همینجاست ،راستی تو با کی هم اتاقی شدی؟,,...
-
عشق خون اشام پست چهار
جمعه 10 بهمن 1399 22:07
عشق خون اشام پست چهار فصل چهارم کالج عجیب ,,چی می خوای چرا تو کلاس نیستی؟,, صدایش نرم بود ولی هنوز هم ترسیده بودم لباس هایش نشان میداد مستخدم سرایدار یا همچین چیزی است ,,من دانشجوی جدید هستم،میخوام برنامه کلاسیمو بگیرم ولی نمیدونم باید کجا برم, , ,,کافیه به در و دیوار نگاه کنی خانم جوان برو ته راهرو اخرین در پیش خانم...
-
عشق خون اشام پست چهار
جمعه 10 بهمن 1399 22:06
عشق خون اشام پست چهار فصل چهارم کالج عجیب ,,چی می خوای چرا تو کلاس نیستی؟,, صدایش نرم بود ولی هنوز هم ترسیده بودم لباس هایش نشان میداد مستخدم سرایدار یا همچین چیزی است ,,من دانشجوی جدید هستم،میخوام برنامه کلاسیمو بگیرم ولی نمیدونم باید کجا برم, , ,,کافیه به در و دیوار نگاه کنی خانم جوان برو ته راهرو اخرین در پیش خانم...
-
عشق خون اشام پست سوم
جمعه 10 بهمن 1399 22:05
عشق خون اشام پست سوم بهشت تاریک روی صندلی فست فود سابوی(sub way)نشسته بودم و همبرگرو سیب زمینی های سرخ کرده ام را می خوردم از خواب که بیدار شده بودم فورا وسایلم را از پیکاپم به کلبه آوردم بعدا فکری برای مرتب کردنشان می کردم ،در یخچال را باز کردم تمیز و خالی بود روشنش کردم، لباسم را پوشیدم و به این رستوران کوچک آمدم در...
-
عشق خون اشام پست سوم
جمعه 10 بهمن 1399 22:05
عشق خون اشام پست سوم بهشت تاریک روی صندلی فست فود سابوی(sub way)نشسته بودم و همبرگرو سیب زمینی های سرخ کرده ام را می خوردم از خواب که بیدار شده بودم فورا وسایلم را از پیکاپم به کلبه آوردم بعدا فکری برای مرتب کردنشان می کردم ،در یخچال را باز کردم تمیز و خالی بود روشنش کردم، لباسم را پوشیدم و به این رستوران کوچک آمدم در...
-
عشق خون اشام پست دوم
جمعه 10 بهمن 1399 22:04
عشق خون اشام پست دوم فصل دوم کلبه پیکاپ را جلوی کلبه پارک کردم باد می وزید و از درختان اطراف کلبه صدای زوزه شنیده می شد به سمت کلبه رفتم هوا گرگ و میش بود به سمت پله های چوبی اش رفتم دستم را روی نرده گذاشتم قسمتی از روی نرده بریده شده بود و دستم را که روی نرده گذاشتم تیزی آن انگشتم را برید می توانستم خیسی و گرمی خون...
-
عشق خون اشام پست اول
جمعه 10 بهمن 1399 22:04
فصل اول لوناپییر هر چه جلوتر میرفتم دمای هوا پایین تر می آمد از روی سیستم به ساعت نگاه کردم 5:30صبح را نشان می داد به دما سنج روی پیکاپم نگاه کردم دما خیلی پایین بود چندین روز بود که در راه بودم وقتی از مکزیک حرکت کردم فقط یک تاب دوبنده و شلوارک جین به تن داشتم ولی با سرمای میشیگان ابدا احساس سرما نمیکردم لعنت به کالج...
-
تعاریف و تفاوتهای عرفان و اخلاق از منظر آیتالله جوادی آملی
جمعه 10 بهمن 1399 17:46
تعاریف و تفاوتهای عرفان و اخلاق از منظر آیتالله جوادی آملی تعاریف و تفاوتهای عرفان و اخلاق از منظر آیتالله جوادی آملی آیتالله جوادی آملی در تشریح عرفان (نظری و عملی)، تفاوتهای آن با وحی و اخلاق در صفحات ۲۴۷ تا ۲۵۰کتاب دینشناسی که از سلسله بحثهای فلسفه دین و به همت مرکز نشر اثرا منتشر شده است، توضیحاتی می...
-
وقتی عیب جویی واجب است!
جمعه 10 بهمن 1399 16:20
وقتی عیب جویی واجب است! علایم ابتلا به این بیماری: افراد عیب جو، از نظر روان شناسی اجتماعی، به بیماری منفی نگری به جای مثبت نگری دچار هستند. آنان به جای آن که مثبت های هر چیزی را مد نظر قرار دهند و نیمه پر لیوان را بنگرند، به نیمه خالی آن اشاره می کنند. این شیوه برخورد با مسایل، ریشه در بیماری بینشی و نگرشی دارد و...
-
اخلاص و خوشحال شدن از قدردانی برای کاری که برای خدا انجام شده
جمعه 10 بهمن 1399 09:21
اخلاص و خوشحال شدن از قدردانی برای کاری که برای خدا انجام شده پاسخ توجه به نکات ذیل برای دستیابی به پاسخ حائز اهمیت است: 1- هیچ ملازمهای بین قصد قربت و مخفی کاری وجود ندارد؛ یعنی یک کسی میتواند برای رضای خدا در ملاء عام و در جلوی چشم و دیدگان میلیونها نفر کار خیری انجام دهد و ریا هم نکند و حتی در بعضی از موارد چنین...
-
پیشینه تغییر نام خلیج فارس
پنجشنبه 9 بهمن 1399 18:30
پیشینه تغییر نام خلیج فارس درباره نام خلیج فارس تا اوایل دههٔ ۱۹۶۰ میلادی هیچ گونه بحث و جدلی در میان نبوده و در تمام منابع اروپایی و آسیایی و آمریکایی و دانشنامهها و نقشههای جغرافیایی این کشورها نام خلیج فارس در تمام زبانها به همین نام یاد شدهاست. اصطلاح «خلیج عربی» برای نخستین بار در دوره تحت قیمومت شیخ نشینهای...
-
برخورد گزینشی با دستورات اسلام نداشته باشیم
پنجشنبه 9 بهمن 1399 11:10
برخورد گزینشی با دستورات اسلام نداشته باشیم برخورد گزینشی با دستورات اسلام نداشته باشیم «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم» «الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی» سابقه پیمانشکنی از ماجرای غدیر ۱- اول از همه پیمان شکنی؛ زیرش زدند. یک شب حضرت زهرا در دل شب...
-
آثار معنوی و ملکوتی وضو
چهارشنبه 8 بهمن 1399 21:36
آثار معنوی و ملکوتی وضو آثار معنوی و ملکوتی وضو فلسفه تشریع بسیاری از احکام دین بر ما پوشیده است و ما با این حساب و کتاب های عقلی نمی توانیم دقیقا مشخص کنیم که به فلان دلایل این حکم رسیده است و لاغیر . پس اگر از چند و چون بعضی از احکام چیزی دستگیر ما نشد نباید کج اندیشانه به آن نگاه کنیم بلکه باید متواضعانه سر تسلیم...
-
جایگاه دفاع مقدس در تمدن نوین اسلامی
سهشنبه 7 بهمن 1399 20:29
جایگاه دفاع مقدس در تمدن نوین اسلامی ملت ایران پس از انحطاط تمدنی در قرون اخیر، با انقلاب اسلامی مسیر احیای تمدنی را پیش گرفت. در این مسیر جنگ تحمیلی هرچند ضربه های فراوانی بر تمدن نوپای انقلاب اسلامی وارد نمود اما از دیگر سو، باعث همبستگی تمدنی، همکاری و تعاون تمدنی، امنیت و اقتدار تمدنی و نیز رشد بی نظیر اخلاق و...
-
لپ های خیس و صورتی 6
سهشنبه 7 بهمن 1399 10:39
چشمام از تعجب شده بود اندازه دوتا نعلبکی ....سرد شدم.....از ماهیار فاصله گرفتم ...چطور تونست این حرفو بزنه؟؟..من بچگی کردم درست!! اما ..خوب خودش میگه بچه ام.....عقب عقب رفتم ......نکنه واقعا از اول قصدش این بوده.....اره ....نه ..اره...نه ..ماهیار نمیتونه اینقد بد باشه.....نمیتونه اون با بقیه فرق داره .....پس چرا اینو...
-
پنج سرمشق طلایی در دفتر زندگی شهدا
دوشنبه 6 بهمن 1399 22:41
سبک زندگی شهدا، برای هر گوشه از زندگی مطلوب و حیات طیبه، نکته ناب و سرمشق طلایی را در پیش روی جویندگان سعادت قرار داده است، سرمشقهای ناب و ماندگاری که الفبای چگونه زیستن را به همگان میآموزد. فضایل اخلاقی زندگی شهدا همچون گوهرهای ناب و اعجاب آمیزی است که تحسین و تمجید هر کسی را به خود جلب می کند پنج سرمشق طلایی در...
-
لپ های خیس و صورتی 5
دوشنبه 6 بهمن 1399 18:32
-هوا سرد شده ها -برم پنجره رو ببندم؟؟ -اره ....شومینه رو هم زیاد کن - پنجره رو میبندم ولی شومینه رو شرمنده بلد نیستم خندید و با زانو رفت شومینه رو زیاد کرد و دوباره خم شد رو کتابا -راستی تو سه ساعت حموم چیکار میکردی؟؟ یه خط از مسئله فیزیکو خوندم و درحالی که کاملا تو فکر مسئله بودم گفتم : حموم میکردم دیگه.. توهم که نود...
-
لپ های خیس و صورتی 4
دوشنبه 6 بهمن 1399 17:18
- پس داماد من کو؟؟ - گفتم که دایی!!.........خونه ی دوستشه - یعنی خونه ما احساس غریبگی میکرد که رفته خونه دوستش - والا من نمیدونم دایی......... صدای تعارف چای تو سینی و تشکر یه اقا و دو تا خانوم اومد گوشمو محکم تر به در چسبوندم تا بهتر بشنوم - خودت چه میکنی؟؟ درسا حالشون چطوره؟ - خوبه ....... صدای یه خانومه اومد :...
-
رمان لپ های خیس وصورتی3
دوشنبه 6 بهمن 1399 11:02
- آخیش ......بالاخره تموم شد ماهیار: تو که بهتر از من بلد بودی نفله -نفله که تویی ......درضمن درست صحبت کن ...... ماهیار دراز کشید رو زمین خاکی باغ و منم کشید که یعنی منم دراز بکشیم ماه وسط اسمون داشت واسه خودش قر میداد ستاره ها هم همه باهم دست میزدن واسه اش یه نور مهتابی از یه لامپ بلند پایه میتابید و ما زیر همون نور...
-
لپ های خیس و صورتی 2
دوشنبه 6 بهمن 1399 09:21
ماهیار تا منو دید دوستاشو ول کرد و اومد طرفم چه مرامی !!ولی جون عمه ات الان مرام پرامو بیخیال شو نیا اینجا!! اخه من به قزی و نازی چی بگم؟؟ ولی ماهیار همچنان میومد منم با چشم و ابرو مژه و لب و لوپچه و لپ و خلاصه هر چی اعضا داشتم اشاره میکردم نیا ......د جون هانا نیا!! ای داد بیداد نازی اینا هم دارن میان!! و خوشبختانه...
-
خاطرات دفاع مقدس
دوشنبه 6 بهمن 1399 09:18
خاطرات دفاع مقدس خاطره سردار شهید حسین همدانی از اعزام نیروهای ایرانی به لبنان بین عملیات الی بیتالمقدس تا عملیات رمضان و حمله به جنوب لبنان یک ارتباطی وجود داشت، اگر ما به سمت بصره رفته بودیم، آنجا را میگرفتیم، به همین خاطر تقریباً کشورهای خلیج فارس آن را تهدیدی برای خودشان میدانستند، از سوی دیگر آنها به حساسیتی...
-
لپهای خیس و صورتی قسمت1
یکشنبه 5 بهمن 1399 22:00
میدونی بهترین یونجه مال کجاست..............؟ اشکال نداره میرم از یه گاو دیگه میپرسم ای کثافت بی شعور!! این اس ام اسای جلف چیه برا من میفرستن!! اه اه....... اس ام اس رو هنوز کامل نخونده بودم که صدای بلبل بلند شد........چَه چَه می زد لاکردار!! زنگ بلبلی هم عالمی داره!! چادرمو برداشتم و با دنپایی های نارنجی پاره پوره کنج...
-
تدابیر امام ششم (ع) برای بسط و گسترش مکتب شیعه؛ از اتخاذ تقیه برای حفظ دین تا آگاه سازی اذهان عمومی
یکشنبه 5 بهمن 1399 18:06
تدابیر امام ششم (ع) برای بسط و گسترش مکتب شیعه؛ از اتخاذ تقیه برای حفظ دین تا آگاه سازی اذهان عمومی یک کارشناس علوم قرآنی گفت: امام جعفر صادق (ع) نقش موثری در ترسیم مکتب اهل بیت (ع) داشتهاند. محمد هادی هدایت پیرامون جایگاه «امام جعفر صادق (ع)» و نقش ایشان در زنده نگاه داشتن اسلام ناب محمدی گفت: «امام جعفر صادق (ع)»...
-
کلید همۀ بدیها از نگاه امام حسن عسکری (ع)
یکشنبه 5 بهمن 1399 09:40
کلید همۀ بدیها از نگاه امام حسن عسکری (ع) کلید همۀ بدیها از نگاه امام حسن عسکری (ع) امام حسن عسکری (ع) در روایتی به کلید تمام بدیها و شرّها اشاره فرموده است. بهرهمندی از حسن خلق و اخلاق نیکو و از سوی دیگر کنار زدن بداخلاقی و پرهیز از عصبیت چه در محیط خانواده و چه در محیط بزرگتری مثل جامعه، پیوسته از جمله تأکیدات...
-
هولناکترین لحظهی قیامت!
دوشنبه 29 دی 1399 10:52
هولناکترین لحظهی قیامت! قیامت پنجاه ایستگاه دارد که در هر ایستگاه انسان هزار سال باید توقف کند. [1] شاید به جرأت بتوان گفت: در میان این پنجاه ایستگاه، سختترین آنها ایستگاه حسابرسی است در این ایستگاه خداوند بیهمتا، با دقت تمام پروندهی اعمال انسان را بررسی نموده و ریز و درشت آنها را محاسبه خواهد کرد. به همین خاطر...
-
یگانه قسمت3
دوشنبه 29 دی 1399 10:25
ذوق کردم و گفتم:واقعا؟خیلی خوبه.ببخشید بهت زحمت دادم دیگه. فرناز-زحمت چیه فدات شم؟بکش غذا رو تا من دست و رومو بشورم بیام بزنیم تو رگ. از آشپزخونه رفت بیرون و منم رفتم سراغ غذا.برنجو رختم تو بشقاب و گذاشتم سر میز.خورشت هم ریختم تو ظرف و با سالاد گذاشتمش رو میز.بعد از چند دقیقه فرنازم اومد سر میز و شروع کردیم به خوردن...
-
یگانه قسمت2
دوشنبه 29 دی 1399 09:49
فرشته کای تعجب کرد و گفت:نیمای دیوونه.چرا اومده خونتون؟کار دیگه ای به مخ انترش نرسیده؟ -حالا باید چیکار کنیم؟ فرشته:با این عقل کل بازی های نیما دیگه کاری نمیتونین انجام بدید -جز فرار..؟ فرشته:اره فقط همین راه مونده.چون پدر و مادر تو حتما پی گیر نیما میشن.شایدم دیگه نزارن بیای مدرسه. -بعد اینکه رفتم چی؟بعدشم مدرسه...
-
یگانه قسمت1
یکشنبه 28 دی 1399 22:08
کاش می شد به عقب برگشت و اشتباهات را جبران کرد بنام خدایی که آمرزنده اشتباهات ماست اون روز یکی از بهترین روزهای زندگیم بود.انگار یه اتفاق خوبی میخواست بیوفته.صبح با لبخند بیدار شدم و بعد از خوردن صبحونه ی کاملی که مامانم مثل همیشه برام آماده کرده بود به سمت ماشین سرویسم رفتم و با خنده به همه سلام دادم.تو مدرسه با...
-
با توجه به آیه 23 سوره نساء چرا دو خواهر نمى توانند زن یک مرد شوند؟
یکشنبه 28 دی 1399 19:15
1. وجوب حفظ حجاب از سوى زنان نامحرم؛ 2. حرمت ازدواج با محارم و برخى زنان از جمله خواهر زن. علت حرمت ازدواج با این گروه آن است که در خانواده معمولا مرد، با این چند گروه سرو کار دارد و با آنان نشست و برخاست مى کند. این اختلاط ممکن است ذهن انسان را منحرف و او را به سوى امیال حیوانى سوق دهد. لذا در این گروه ها تنها به...
-
تأثیر حضور امام رضا (علیه السلام) در گسترش تشیع در ایران
شنبه 27 دی 1399 10:36
https://s17.picofile.com/file/8421651168/XiaoYing_Video_1610866624727.mp4.html تأثیر حضور امام رضا (علیه السلام) در گسترش تشیع در ایران امام رضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان اثنی عشری بنا به درخواست و اجبار مأمون، خلیفه عباسی مدّتی را در ایران (مرو) حضور یافتند و در این مدّت عنوان ولایتعهدی مأمون را علی رغم میل...
-
داستان کوتاه : ناشکری
جمعه 26 دی 1399 22:29
در آخرین لحظات سوار اتوبوس شد روی اولین صندلی نشست. از کلاس های ظهر متنفر بود اما حداقل این حسن را داشت که مسیر خلوت بود... اتوبوس که راه افتاد نفسی تازه کرد و به دور و برش نگاه کرد. پسر جوانی روی صندلی جلویی نشسته بود که فقط می توانست نیمرخش را ببیند که داشت از پنجره بیرون را نگاه می کرد ... به پسر خیره شد و خیال...
-
ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ
جمعه 26 دی 1399 21:20
یکی از آفات روکردن دنیا به انسان، از قبیل قدرت، شهرت، ثروت و حتی علم غرور و تکبر است! خیلی مرد می خواهد که به دنیا برس و خود را فراموش نکند. ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﮐﻔﺸﻬﺎی ﮔﺮﺍﻧﻘﯿﻤﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﺮﯾﺴﺖ. ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ : “ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ” ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ! ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ...
-
آیا دلیل کافی بر متواتر بودن حدیث غدیر اقامه شده است؟
جمعه 26 دی 1399 17:44
آیا دلیل کافی بر متواتر بودن حدیث غدیر اقامه شده است؟ حدیث غدیر خم آیا دلیل کافی بر متواتر بودن حدیث غدیر اقامه شده است؟ دهمین سال هجرت، رسول خدا(ص) قصد زیارت خانه خدا را نمودند فرمان حضرت مبنی بر اجتماع مسلمانان، در میان قبایل مختلف و طوائف اطراف، اعلان شد، گروه عظیمی برای انجام تکالیف الهی (ادای مناسک حج) و پیروی از...
-
شگفتی های جهان آفرینش/ سلسله گیاهان
جمعه 26 دی 1399 16:02
شگفتی های جهان آفرینش/ سلسله گیاهان شگفتی های جهان آفرینش/ سلسله گیاهان دربـاره معمای بزرگ خلقت یعنی «انسان» در طی شانزده مقاله بحث های متنوعی به عمل آمد و قسمت هائی از اسرار وجـود وی مورد بررسی قرار گرفت، گرچه این معمای شگفت به این آسانی حل نمی شود و ایـن موجود اسرارآمیز با ایـن بـیانات مختصر معرفی کامل نمی...
-
شگفتی های جهان آفرینش/ اسرار سلسله گیاهان 2
جمعه 26 دی 1399 16:01
شگفتی های جهان آفرینش/ اسرار سلسله گیاهان 2 شگفتی های جهان آفرینش/ اسرار سلسله گیاهان 2 در هوائی که تنفس می کنیم مقدار معینی اکسیژن موجود است و اکسیژن یک ماده یحیاتی است کـه بـرای تـولید حرارت غریزی؛حائز اهمیت فـوق العاده ای اسـت و زنـدگی بدون آن پنج دقیقه هم ممکن نیست. در اجتماع بشری دو نوع بازار موجود است...
-
شگفتی های جهان آفرینش/ سلسله گیاهان
جمعه 26 دی 1399 16:01
شگفتی های جهان آفرینش/ سلسله گیاهان شگفتی های جهان آفرینش/ سلسله گیاهان دربـاره معمای بزرگ خلقت یعنی «انسان» در طی شانزده مقاله بحث های متنوعی به عمل آمد و قسمت هائی از اسرار وجـود وی مورد بررسی قرار گرفت، گرچه این معمای شگفت به این آسانی حل نمی شود و ایـن موجود اسرارآمیز با ایـن بـیانات مختصر معرفی کامل نمی...
-
تقلید و اجتهاد در میان شیعیان
جمعه 26 دی 1399 15:59
تقلید و اجتهاد در میان شیعیان تقلید و اجتهاد در میان شیعیان وما کانَ الْمُؤمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ» «شایسته نیست مؤمنان همگى [ به سوى میدان جهاد] کوچ...
-
آیا کیفیت انجام نماز در قرآن آمده است؟
جمعه 26 دی 1399 15:58
آیا کیفیت انجام نماز در قرآن آمده است؟ آیا کیفیت انجام نماز در قرآن آمده است؟ در قرآن فقط به اصول کلی اشاره شده است. مثلا قرآن بصورت قانون کلی می فرماید: اقم الصلاه یا کتب علیکم الصیام . نماز بخوانید و روزه بگیرید. اما اینکه نماز را با چه وضعیتی و کیفیتی بخوانیم ، دیگر در قرآن نیامده . اینکه در هر وقت نماز چند رکعت...
-
آیا وضو گرفتن مرد با زن متفاوت است؟
جمعه 26 دی 1399 15:57
آیا وضو گرفتن مرد با زن متفاوت است؟ بر اساس فتوای بیشتر فقها در کلیت وضو و واجبات آن تفاوتی وجود ندارد و تنها فرقشان در برخی از آداب است؛ مانند اینکه براى مردها مستحب است که هنگام شستن آرنج از قسمت بیرونى آن شروع کنند و زنها از قسمت داخلى آن.چنانکه در روایتی امام رضاعلیه الاسلام فرمود: «خداوند عزّ و جلّ بر مردمان...
-
داستان ابن سیرین جوان پاک دامن
جمعه 26 دی 1399 15:56
داستان ابن سیرین جوان پاک دامن عبادت خدا کردن فقط به نماز و روزه نیست، بلکه ترک گناهان و گناه نکردن هم جزء بالاترین عبادات بلکه شرط پذیرش و تأثیر اعمالاند! چه بسا فردی مخصوصاً جوانی در شرایط گناه قرار میگیرد و خود را حفظ میکند و از بندگان خوب خدا میشود . به این داستان واقعی توجه کنید: جوانک شاگرد پارچه فروش، بی...
-
ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ
جمعه 26 دی 1399 15:55
ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ یکی از آفات روکردن دنیا به انسان، از قبیل قدرت، شهرت، ثروت و حتی علم غرور و تکبر است! خیلی مرد می خواهد که به دنیا برس و خود را فراموش نکند. ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﮐﻔﺸﻬﺎی ﮔﺮﺍﻧﻘﯿﻤﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﺮﯾﺴﺖ. ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ : “ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ” ﻋﻠﺖ ﺭﺍ...
-
داستان جوانی که اسیر دام شیطان شد!
جمعه 26 دی 1399 15:54
داستان جوانی که اسیر دام شیطان شد! بر اساس آیات و روایات شراب یکی از دامهای شیطان است که اگر کسی در آن گرفتار شد به مفاسد بزرگتری مبتلا خواهد شد. حکایت شده که شیطان روزی بر جوانی وارد شد و گفت: من مرگ هستم. اگر میخواهی از دست من رها شوی باید پدر پیر خود را به قتل برسانی، یا دست و پا و سینه خواهر خود را بشکنی، یا چند...
-
داستان جوانی که اسیر دام شیطان شد!
جمعه 26 دی 1399 15:54
داستان جوانی که اسیر دام شیطان شد! بر اساس آیات و روایات شراب یکی از دامهای شیطان است که اگر کسی در آن گرفتار شد به مفاسد بزرگتری مبتلا خواهد شد. حکایت شده که شیطان روزی بر جوانی وارد شد و گفت: من مرگ هستم. اگر میخواهی از دست من رها شوی باید پدر پیر خود را به قتل برسانی، یا دست و پا و سینه خواهر خود را بشکنی، یا چند...