وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام
وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام

همگام با ولایت

همگام با ولایت
انقلاب اسلامی یک پیشنهاد جدید، یک حرف نو برای زندگی انسانها بود. دنیای اسیر قدرتمندی و بازی قدرت قدرتمندان که به‌خاطر حفظ قدرت خودشان مردم را سوق میدادند به‌سمت مهالک اخلاقی و مهالک گوناگون فکری، احتیاج به یک سخن نو داشت؛ این سخن نو را انقلاب اسلامی تولید کرد، ایجاد کرد و آن را عرضه کرد. این سخن نو عبارت از این است که بشریّت میتواند به پیشرفتهای مادّی، پیشرفتهای علمی، پیشرفتهای باب و مناسبِ ارزش انسانی دست بیابد، همراه با کسب رضایت پروردگار و همراه با حفظ ارزشهای الهی، و دنیا را از جهنّمی که قدرت‌طلبان عالم و سیاستمداران دور از معنویّت به وجود آورده‌اند نجات بدهد و در همین نشئه یک بهشت برای بشریّت به وجود بیاورد؛ بهشت اطمینان، بهشت آرامش، بهشت احساس وظیفه، بهشت ارتباط با خدای متعال. این پیام انقلاب اسلامی بود.

در مقام تحقّق این پیام البتّه یک بایدها و نبایدهایی وجود داشت. اگر چنین دنیایی بخواهد به وجود بیاید، باید بی عدالتی نباشد، باید استبداد نباشد، باید تفاوت طبقاتی و شکافهای طبقاتی نباشد، باید غرق شدن در شهوات نباشد، باید فساد عملی و فساد فکری نباشد؛ اینها نبایدهایی است که لازمه‌ی تشکیل یک چنین اجتماعی است. بایدهایی هم وجود دارد: باید اخلاص باشد، باید احساس وظیفه باشد، باید تلاش باشد، باید مجاهدت باشد، باید کار باشد، باید جلب رضای خدای متعال هدف باشد؛ اینها هم بایدها است.

قالبی که توانست این مجموعه‌ی بایدها و نبایدها و ارزشها و آرزوها و هدفها را در خود جمع کند کلمه‌ی «جمهوری اسلامی» بود؛ لذا امام فرمودند «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد». «جمهوری» یعنی تکیه‌ی به قوّت مردم، قدرت مردم، اراده‌ی مردم، ایمان مردم، ابتکارات مردم؛ یعنی نیروی انسانی، همان چیزی که مهم‌ترین عامل پیشرفت است؛ و «اسلامی» یعنی برای خدا، در راه خدا، متوجّه به رضای الهی، در چهارچوب ارزشهای الهی و اسلامی. این معنای جمهوری اسلامی است؛ این حرف نویی بود در دنیا. کسانی که دم از اسلام میزدند، در دنیا بودند و هستند؛ زیاد هم بودند، به شکلهای گوناگونی هم بودند؛ امّا فرق است بین آن اسلامی که در چهارچوب یک نظام سیاسی در یک کشور تحقّق پیدا میکند، با آن اسلامی که در مقاله و نوشته و سخنرانی و گفتگوهای گوناگون در داخل نظام جاهلی و نظام طاغوتی پخش میشود و گفته میشود و تکرار میشود امّا زندگی واقعی زندگی طاغوتی است؛ اینها با هم خیلی تفاوت دارد. جمهوری اسلامی اسلام را، اسلام مورد آرزوی مسلمین را، در داخل یک مجموعه‌ی جغرافیایی و یک محدوده‌ی جغرافیایی -یعنی کشور ایران- در قالب یک نظام سیاسی تحقّق بخشید. این به کمک و هدایت پروردگار و بیداری و هُشیاری امام بزرگوار و مجاهدت و فداکاری ملّت تحقّق پیدا کرد، پایه گذاشته شد، طرح اوّلیّه ریخته شد.

البتّه تا رسیدن به آن مقصود اساسی و اصلی فرسنگها فاصله بود و هست؛ اشکالی ندارد؛ این فرسنگها فاصله را بایستی ما طی کنیم. در اصلِ پیدایش اسلام هم همین‌جور بود؛ روزی که نبیّ مکرّم اسلام در مدینه حکومت اسلامی را تشکیل دادند، آن‌وقت همه‌ی اهداف اسلامی در آن زمان و در آن اَوان محقّق نبود، تا آخر عمر مبارک پیغمبر هم همین‌جور بود؛ اینها بتدریج بایستی تحقّق پیدا کند و تحقّق پیدا میکرد؛ بستگی دارد که آن نیروی انسانی لازم و بااراده و باعزم حضور داشته باشد یا نداشته باشد. بسیج یعنی آن چیزی که این نقیصه را تأمین میکند؛ بسیج یعنی اینکه آحاد نیروی انسانی، خود را موظّف بدانند برای تحقّق اهداف عالیه؛ همه‌ی کسانی که در بخشهای مختلف مشغول تلاشند: بخشهای نظامی، غیرنظامی، ارتش، سپاه، نیروی انتظامی، بخشهای مختلف کشوری، تلاشهای گوناگون، تلاشگرهای گوناگون در میدانهای مختلف، وقتی احساس [وظیفه] کنند و همین حرکت را، همین هدف را، همین شیوه را ممشای خودشان قرار بدهند، بسیجی‌اند. البتّه عرض کردیم بحث سازمان بسیج، بحث دیگری است؛ این یک نماد است، یک بخش مشخّص فعّال است، امّا کلمه‌ی بسیج، عنوان بسیج، تکیه بر روی همه‌ی آحاد مردمی دارد که فعّالند.

و امّا سازمان مقاومت بسیج که یکی از ارکان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است؛ یک مجموعه‌ی بسیار مهم و اثرگذار و لازمی است. هرکدام از شما که در اینجا حضور دارید، مجموعه‌ای از یک فکر، یک اراده، یک خواست، یک ایمان، یک روح ابتکار هستید. صدها برابر یا شاید هزار برابرِ این جمعیّتی که اینجا تشریف دارید، آحاد مردم هستند، غالباً [هم] جوان؛ آنها هم همین خصوصیّات را دارند؛ یعنی هرکدام یک فکرند، یک عزمند، یک ایمانند، یک اراده‌اند، یک قدرت تولیدند، یک قدرت حرکتند. آنچه مهم است، این است که همه‌ی این نیروها، همه‌ی این عزمها و اراده‌ها به کمک یکدیگر بیایند و هم‌افزایی کنند. سازمان مقاومت بسیج در سپاه، این وظیفه را به عهده دارد؛ وظیفه‌ی هماهنگ‌سازی و قرار دادنِ این توانها و نیروها و عزمها در شبکه‌های فعّالِ تحرّک؛ این وظیفه‌ای است که بر عهده‌ی اینها است.

ملاحظه کردید؛ ما در زمینه‌ی صنعت، در زمینه‌ی کشاورزی، در زمینه‌ی‌ هنر، در زمینه‌ی سازندگی، در زمینه‌های گوناگون، در همه‌ی زمینه‌ها، هم حرف داریم که بخشی از حرفها را این دوستان در اینجا بیان کردند، هم نیاز داریم؛ نیاز به حرکت، نیاز به فکر، نیاز به تصمیم، نیاز به عزم راسخ، تا بتوانیم به آن مقاصد حقیقی و والای جمهوری اسلامی، خودمان را برسانیم، کشورمان را برسانیم؛ اینها همه حرکت لازم دارد، تحرّک لازم دارد. این تحرّک با سازماندهی نیروی مقاومت بسیج و همه‌جانبه‌نگریِ این نیرو تحقّق پیدا میکند. و شما ناگهان مشاهده میکنید که یک حرکت عظیم سازندگی و تولید و پیشرفت در بخشهای مختلف، همراه با ایمان، همراه با بصیرت، همراه با اخلاص از سوی چند میلیون جمعیّت در کشور به راه افتاده است؛ این خیلی چیز مهم و بابرکتی است! نیروی مقاومت بسیج این است و این وظیفه‌ی سنگینی است که بایستی انجام بگیرد.

عزیزان من! دشمنی دشمنانِ حق و دشمنان خدا تمام‌شدنی نیست؛ دشمنی‌ها وجود دارد. اِعمال دشمنی از سوی دشمنان خدا بستگی به این دارد که ملاحظه کنند که چقدر توانایی اِعمال دشمنی و خصومت را دارند؛ اگر در طرف مقابل ضعف مشاهده کنند، ببینند میتوانند این دشمنی را اِعمال کنند، این دشمنی را اعمال میکنند بدون هیچ‌گونه ملاحظه‌ای. آن کسانی که از ذکر عنوان دشمن ناراحت میشوند که «چرا این‌قدر میگویید دشمن دشمن»! آنها غافلِ از این مسئله هستند؛ غافلند از اینکه اگر چنانچه دشمن مجال پیدا بکند، در وارد آوردن ضربه هیچ تأمّلی نخواهد کرد. نباید این مجال را به دشمن داد؛ نباید در مقابل دشمن عملی، سخنی، حالتی در ما مشاهده بشود که او را تشویق کند به ضربه زدن و دشمنی کردن و اِعمال خصومت. این یک اصل است؛ یک اصل همیشگی است؛ این یک اصل عُقلایی است.

این آیاتِ کریمه‌ای که در اوّلِ این جلسه خواندند [میفرماید]: رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا وَ ثَبِّت اَقدامَنا وَ انصُرنا عَلَی القَومِ الکٰفرین،(۳) آن‌کسانی که ایستادند، رزمندگان، سلحشوران، قهرمانانِ میدان مقاومت که در کنار پیامبران ایستادند و از خدای متعال کمک خواستند و حرکت کردند، خدای متعال ایستادگی اینها را پاداش داد؛ فَئاتٰهُمُ اللهُ ثَوابَ الدُّنیا وَ حُسنَ ثَوابِ الأخِرَة.(۴) این‌جور نیست که اگر در راه خدا مجاهدت کنید، فقط خدای متعال بهشت به شما بدهد! نه، فقط ثواب آخرت نیست، ثواب دنیا هم هست. ثواب دنیا چیست؟ ثواب دنیا عزّت است، اقتدار است، پیشرفت است، سربلندی یک ملّت است، سربلندی یک کشور است؛ ثواب دنیا این است که جمهوری اسلامی در طول این ۳۸ سال هر روز با توطئه‌ی دشمن مواجه بوده -ما از اوّلی که انقلاب پیروز شد تا امروز همیشه به‌طور دائم با دشمنی‌های گوناگونِ دشمنانمان، یعنی استکبار جهانی و صهیونیسم و ارتجاع و [مانند اینها] مواجه بوده‌ایم- درعین‌حال امروز صدها برابر، شاید بشود گفت هزارها برابر در ابعاد مختلف، از اوّل انقلاب جلوتر رفته‌ایم، پیشرفت پیدا کردیم، توانایی پیدا کردیم، اقتدار پیدا کردیم. درست تحلیل بشود مسائل کشور! بعضی‌ها کج‌ومعوج(۵) تحلیل میکنند. فرض بفرمایید نگاه میکنند، در یک بخشی، بی‌اعتقادی و بی‌ایمانی و بی‌اعتنائی را در بعضی مشاهده میکنند، این را دلیل میگیرند بر اینکه انقلاب در کشور و نظام جمهوری اسلامی در کشور ضعیف شده؛ این‌جور نیست؛ از اوّل انقلاب هم دشمنانی بودند، مخالفینی بودند. امروز از همه‌طرف دشمن، تهاجم خودش را تقویت کرده و تشدید کرده؛ درعین‌حال شما ملاحظه کنید، حرکت جوانان مؤمن ما در کشور، چه حرکت مبارک و شیوا و زیبایی است. اینکه بعد از ۳۸ سال، جوانانی که نه امام را زیارت کردند، نه دوران دفاع مقدّس را دیدند، نه انقلاب را درک کردند، این‌جور در صحنه حاضر باشند، در میدان حاضر باشند و بتوانند در منطقه اثرگذاری کنند؛ این واقعاً یکی از معجزات انقلاب است. در منطقه، جمهوری اسلامی -یعنی همین شما جوانها- توانستید آمریکای مستکبر را به زانو دربیاورید و شکست بدهید. تمام تلاشهایی که میکردند و نقشه‌هایی که کشیده بودند برای این [بود] که این منطقه را از تفکّر انقلابی و اسلامی دور کنند؛ هدف همه‌ی اینها در واقع همین بود که این تفکّر انقلابی را، تفکّر مقاومت را که گسترش پیدا کرده در منطقه، این تفکّر را از بین ببرند و دفن کنند، [ولی] بعکس شد!

ماجرایی که در سوریه و عراق به وجود آمد، غدّه‌ی سرطانی‌ای که دشمنان به وجود آورده بودند برای‌اینکه بتوانند در این منطقه حادثه‌ای را علیه جریان مقاومت ایجاد کنند، این غدّه را توانستید دفع کنید، توانستید منهدم کنید؛ جوانها توانستند؛ همین جوانهای مؤمن. در واقع آن کسانی که با شوق و علاقه‌ی وافر وارد این میدان مجاهدت شدند و دشمن را به زانو درآوردند، اینها از همان احساس بسیج و نیروی بسیج بهره‌مند بودند، برخوردار بودند.

در همه‌ی بخشها همین‌جور است. ما در مسئله‌ی علم، در مسئله‌ی فنّاوری، صنعت و کشاورزی، در مسئله‌ی خدمات، در سازندگی کشور، در مسائل معنوی و فرهنگی، در مسائل هنری، میدان کار بسیار وسیعی داریم که به‌وسیله‌ی همین شما برادران و خواهران بسیجی به‌عنوان پیشروان این میدان باید انجام بگیرد. میلیون‌ها انسان هم در کشور هستند که جزو سازمان بسیج نیستند امّا بالقوّه بسیجی‌اند؛ توانایی حضور در این میدانها در آنها هم وجود دارد، اگرچه جزو سازمان بسیج هم محسوب نیستند. این ظرفیّت فوق‌العاده‌ای [است] که امروز در کشور وجود دارد. خدا را سپاسگزاریم، خدا را شاکریم که این ظرفیّت را، این سرمایه‌ی عظیم را داده است.

بسیج را حفظ کنید. خصوصیّاتی که در بسیج لازم است و معتبر است و وجود داشته است بحمدالله، این خصوصیّات را نگه دارید. یکی از این خصوصیّات بصیرت است؛ دشمن‌شناسی است؛ راه‌های مقابله‌ی با دشمن است؛ فهم ترفندهای دشمن است. جوان مؤمن ما باید بداند که یکی از شیوه‌های دشمن این است که او را نسبت به ارزشهای عملی اسلامی بی‌تفاوت کند؛ در زمینه‌ی مسائل شخصی زندگی، مسائل خانوادگی، مسائل گوناگون.

یکی از شیوه‌های دشمن ناامید ‌کردن جوانهای ما است؛ اینکه ما نمیتوانیم، نمیشود در مقابل اینها ایستاد؛ که همین‌طور می‌بینید متأسّفانه عدّه‌ای بلندگوی دشمن شده‌اند که همین ‌چیزها را در فضای جامعه بپراکنند که نمیشود در مقابل اینها ایستاد؛ چرا نمیشود؟ جمهوری‌ اسلامی در مقابل زیاده‌خواهی دشمنان ایستاده است و در همه‌ی موارد بر دشمن پیروز شده! چطور شما میگویید نمیشود؟ ملّت ایران توانست نظام پادشاهی را که شجره‌ی خبیثه‌ی دیرپایی بود در این کشور، قلع کند و دور بیندازد؛ درحالی‌که آمریکا پشتیبانش بود، اروپا پشتیبانش بود، همین مرتجعین منطقه پشتیبانش بودند. در دنیایی که کفر و الحاد و بی‌اعتقادی و بی‌مبالاتی در آن موج میزند، توانست یک حکومتی را بر اساس ارزشها به‌ وجود بیاورد؛ توانست این حکومت را حفظ کند؛ توانست این نظام جمهوری اسلامی را با همه‌ی ابعادش در این کشور نگهبانی کند و نگهداری کند و حفظ کند و روزبه‌روز توسعه بدهد؛ توانست عوامل و عناصر قدرت و اقتدار را برای این نظام به ‌وجود بیاورد. یکی از عناصر اقتدار علم است، یکی از عناصر اقتدار توانایی‌های نظامی است، یکی از عناصر اقتدار توانایی نفوذ در افکار و اندیشه‌های ملّتهای دیگر است؛ اینها را توانست به‌ وجود بیاورد برای خودش، چطور شما میگویید نمیتواند؟ بعد از این هم همین‌ است؛ بعد از این هم به توفیق الهی انقلاب اسلامی خواهد توانست به همه‌ی اهداف والایی که ترسیم کرده است برسد؛ به‌وسیله‌ی شما جوانها، به‌وسیله‌ی نسل مؤمنی که امروز در کشور بحمدالله پراکنده است و وجود دارد. ما میتوانیم؛ ما تجربه کرده‌ایم که میتوانیم. توانستن فقط به صِرف یک اعتقاد نیست، فقط اعتقاد به غیب نیست، [بلکه] به چشم خودمان مشاهده کرده‌ایم که میتوانیم. بعضی‌ها آیه‌ی یأس میخوانند که [باید] ملاحظه‌ی قدرتها را بکنیم و رودربایستی [دارند] در مقابل قدرتها؛ نه، شما ملاحظه کردید این چند توطئه‌ی پی‌در‌پی که در این منطقه، آمریکا و صهیونیسم و ارتجاع عرب و دیگران به ‌وجود آورده بودند، همه با اقتدار جمهوری اسلامی نابود شد، از بین رفت؛ یکی‌ از آنها همین مسئله‌ی گروه تکفیری غیر انسانی داعش بود که خب بحمدالله با همّت جوانان، با همّت مردان مؤمن، با همّت کسانی که نیروی مقاومت را قبول داشتند، نابود شد، از بین رفت؛ خب این کار کوچکی نیست، کار خیلی بزرگی است! در خود بعضی از این کشورهای مجاور ما هم گاهی باور نمیشد که میتوان این‌چنین عملی را، این‌چنین حرکتی را انجام داد، امّا خب وادار شدند، وارد میدان شدند، موفّق شدند، باور کردند. پیام جمهوری اسلامی، پیام انقلاب، این‌جور به سطح ملّتها و به گوش ملّتها میرسد؛ عملاً!

بصیرت لازم است -جزو شرطهای لازم است- مجاهدت لازم است، ثبات لازم است. عزیزان من! ثبات در این راه، استقامت در این راه، یکی از واجب‌ترین و مهم‌ترین عوامل پیشرفت است. سعی کنید محیط خودتان را، پیرامون خودتان را، عناصر مرتبط با خودتان را و، پیش از همه، درون و دل خودتان را وفادار و باثبات نگه دارید نسبت به این آرمانها و نسبت به این راه و نسبت به این اهداف والا؛ قطعاً پیروز خواهید شد، قطعاً پیروزی با شما خواهد بود. و من میبینم آن روزی را که ان‌شاءالله به توفیق الهی همین چیزهایی را که امروز ما میگوییم باید بشود و خواهد شد، شما جوانان عزیز خواهید گفت این کارها انجام گرفت، این کارها شد. امروز در زمینه‌ی اقتصادی کارهای زیادی لازم است که ما انجام بدهیم؛ در زمینه‌ی تولید و اشتغال و این چیزها -که ضعفهای ما است- کارهای فراوانی است که باید انجام بدهیم؛ در زمینه‌ی فرهنگی کارهای زیادی است که باید انجام بدهیم؛ این کارها امروز در حدّ برنامه‌ریزی و اقدام و شروع و پیشرفت و گذراندن مراحلی از این کارها است، امّا یک روزی هم همه‌ی این کارها ان‌شاءالله به بهترین وجهی انجام خواهد گرفت. روزی که ان‌شاءالله آن روز خیلی دور نخواهد بود، نیروهای جوان و مؤمن خواهند توانست معضلات اقتصادی را در کشور حل کنند، پیشرفتهای علمی را مضاعف کنند، از لحاظ فرهنگی تسلّط محتوای فرهنگی و برجسته‌ی انقلاب و مفاهیم قرآنی و معارف اسلامی را در سرتاسر کشور و در همه‌ی زوایای این کشور ان‌شاءالله بگسترانند؛ این کارها خواهد شد ان‌شاءالله، تحقّق پیدا خواهد کرد به کوری چشم دشمنان. البتّه دشمنان هر روزی توطئه‌ی جدیدی، یک حیله‌ی جدیدی و ترفند جدیدی را مطرح خواهند کرد؛ بایستی نیروهای مبتکر و مؤمن و آماده‌به‌کارِ ما، قبل از آنکه دشمن بخواهد ترفندی را اجرا بکند و شگرد جدیدی را وارد میدان بکند، آماده باشند؛ هم پاسخ بدهند، هم پیشگیری کنند از آنچه دشمن ممکن است انجام بدهد.

خداوند ان‌شاءالله شماها را محفوظ بدارد و پیروزی‌های بزرگ را ان‌شاءالله خداوند به شماها نشان بدهد. و ان‌شاءالله پروردگار متعال ارواح طیّبه‌ی شهدای عزیز ما را، چه شهدائی که در میدانهای جنگ در سوریه یا در عراق به شهادت رسیدند -مردم همان کشورها یا کشورهای دیگر؛ جوانهایی که مؤمنانه وارد این میدان شدند- و چه کسانی که در داخل کشور تلاش کردند و به شهادت رسیدند، با اولیای خودش محشور کند و روزبه‌روز بر عزّت و موفّقیّت و اعتلاء و سرافرازی و سربلندی ملّت ایران بیفزاد. و ان‌شاءالله مقام امام بزرگوار ما را -که این راه را ایشان به روی ما باز کرد- در ‌اعلیٰ‌علّیینِ مقاماتِ اُخروی روزبه‌روز بالاتر ببرد، ما را هم ان‌شاءالله توفیق بدهد که خودمان را به این کاروان سعادتمند شهدا نزدیک کنیم.
والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته
۱) در ابتدای این دیدار -که به‌مناسبت فرا رسیدن هفته‌ی بسیج برگزار شد- سردار سرلشکر محمّدعلی جعفری (فرمانده کلّ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و سردار سرتیپ غلام‌حسین غیب‌پرور (رئیس سازمان بسیج مستضعفین) و تعدادی از بسیجیان، مطالبی بیان کردند.
۲) سوره‌ی اسرا، آیه‌ی ۲۰؛ « هر دو [دسته:] اینان و آنان را از عطاى پروردگارت مدد میبخشیم‌ ...»
۳) سوره‌ی آل‌عمران؛ بخشی از آیه‌ ۱۴۷
۴) سوره‌ی آل‌عمران؛ بخشی از آیه‌ ۱۴۸
۵) نادرست (سخن)

همگام با ولایت

در زمینه‌های مختلف، امنیّت مهم است. من به‌مناسبت اینکه امروز یکی از مسائل اساسی کشور، مسئله‌ی اقتصاد و معیشت مردم است، اشاره کنم که اقتصاد هم نیازمند امنیّت است؛ بنای اقتصادی کشور هم بایستی بر یک بنیاد امنی نهاده بشود. مشکل ما، مشکل تاریخی ما، مشکل بازمانده‌ی ما از دورانهای طاغوتی، وابستگی اقتصاد ما به نفت است؛ این موجب شده است که ما در زمینه‌ی مسائل اقتصادی، دغدغه‌ی امنیّت را در همه‌ی دورانها، زیاد داشته باشیم؛ قیمت نفت کم شد، زیاد شد، فروش نفت ممنوع شد، رفت‌وآمد نفت مشکل شد، فلان مشتری نفت پول ما را نداد. وقتی همه ‌چیز بر محور نفت در اقتصاد میچرخد، اقتصاد ناامن است؛ اقتصاد هم بایستی امن بشود. این جمله را در اینجا گفتم به‌خاطر اینکه ولو محیط نظامی، محیط اقتصادی نیست، امّا اهمّیّت امنیّت برای همه‌ی بخشها معلوم بشود؛ حتّی برای مسئله‌ی اقتصاد که علی‌الظّاهر به کسوت سربازی و لباس ارتشی و سپاهی ارتباطی ندارد.

جوانان عزیز! قدر خودتان را هم بدانید، قدر کشورتان را هم بدانید، قدر امنیّتتان را هم بدانید، قدر نظام جمهوری اسلامی را هم بدانید که این عزّت را، این آرامش را، این سربلندی را به این کشور عطا کرده است. همین کشور، همین جغرافیا، همین ایران عزیز -که بحق شما این سرود زیبا را درباره‌ی ایران زمزمه کردید و تکرار کردید- با همین گذشته‌ی تاریخی، با همین عناصر استعداد بی‌پایان، یک روزی زیر پای مستشاران آمریکایی و صهیونیست و انگلیسی و امثال آنها دچار توسری‌خوری بود. این ملّت را، این کشور را، این تاریخ درخشان را، این استعدادهای جوشان و پُرفوران را، حاکمانِ وابسته‌ی پستِ ضعیفِ توسری‌خور، به توسری‌خوری کشانده بودند. اسلام آمد کشور را نجات داد؛ جمهوری اسلامی آمد ایران را عزیز کرد، ایران را مقتدر کرد.

عزیزان من، جوانهای هوشمند و بااستعداد ما! امروز دعوای استکبار با ما این است که چرا قدرت شما منطقه را فرا گرفته. این اقتدار جمهوری اسلامی است. آنچه از نظر ما عنصر اقتدار ملّی است، از نظر دشمنان ما یک عامل مزاحم است و با آن مبارزه میکنند. با توسعه‌ی اقتدار جمهوری اسلامی در میان ملّتها در منطقه و فراتر از منطقه مخالفت میکنند، چون عامل اقتدار است، چون عمق راهبردی کشور است؛ با قدرت دفاعی کشور و قدرت نظامی کشور مخالفت میکنند؛ با هرآنچه وسیله‌ی قدرت و عنصر اقتدار ملّی باشد، دشمنان ما مخالفت میکنند.

راه مقابله چیست؟ جوانها! فکر کنید. راه مقابله‌ی با دشمن این است که ما بعکس و برخلاف خواسته‌ی او، روی عناصر اقتدار خودمان تکیه کنیم. اعلام کردیم، باز هم اعلام میکنیم که امکان دفاعی و قدرت دفاعی کشور قابل مذاکره و چک‌وچانه نیست. بیایند چک‌وچانه کنند که چرا شما فلان ابزار دفاعی را دارید؟ چرا فلان‌جورش را دارید؟ چرا تولید میکنید؟ چرا تحقیق میکنید؟ [ما] درباره‌ی آن چیزهایی که اقتدار ملّی را افزایش میدهد یا تأمین میکند یا پشتیبانی میکند با دشمن هیچ چک‌وچانه‌ای، هیچ معامله‌ای نداریم؛ ما راه اقتدار کشور را پیش میرویم؛ و این بر عهده‌ی شما است.

جوانهای عزیز! فردای این کشور مال شما است. جوانهای دیروز وظیفه‌ی خودشان را انجام دادند. [حدود] ۳۰ یا ۳۵ سال پیش، در همین دانشگاه -تعبیر کردند(۲) «فیضیّه‌ی ارتش»؛ درست هم هست؛ اینجا مثل فیضیّه‌ی ارتش است؛ اینجا جایگاهی است که شهیدان زیادی را از استاد و دانشجو و فرمانده و مدیر به خود دید- در دوران دفاع مقدّس، دانشجویان این دانشگاه به‌طور داوطلبانه و در اثنای دانشجویی، اصرار کردند که بیایند در میدان دفاع مقدّس بجنگند؛ ارتش اینها را نمی‌آورد، [چون] برخلاف مقرّرات ارتش بود، [امّا] تعدادی از بچّه‌های این دانشگاه داوطلبانه می‌آمدند، در آن بخشی که به‌عنوان جنگهای نامنظّم شناخته شده بود، مبارزه میکردند. سالهای متمادی است -ده‌ها سال است- که این مراسم هر سال اینجا تشکیل میشود؛ کسانی مثل شما، اینجا یک روز سردوشی گرفتند یا درجه گرفتند و بحمدالله به مقامات عالی ارتش رسیدند؛ این جزو افتخارات این دانشگاه است. خودتان را آماده کنید؛ کشور مال شما است؛ باید کشور را به اوجِ عزّت برسانید، در زیر سایه‌ی اسلام و با الهام از انقلاب عظیم اسلامی؛ جمهوری اسلامی متصدّی و متکفّل یک چنین وظیفه‌ی مهمّی است و شما در نظام جمهوری اسلامی بحمدالله مشغولید. از خدای متعال توفیقاتِ روزافزون شما را مسئلت میکنم؛ از فرماندهانتان، اساتیدتان و کسانی که تلاش میکنند و کار میکنند تشکّر میکنم. از کسانی که آرایش زیبا و پُرمغز میدان را تهیّه کردند هم تشکّر میکنم.
والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته
۱) در ابتدای این مراسم -که به مناسبت فارغ‌التّحصیلی جمعی از دانشجویان دانشگاه‌های افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران و دریافت سردوشی دانشجویان جدید این دانشگاه‌ها در محلّ دانشگاه افسری امام علی (ع) نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران برگزار شد- امیر سرلشکر سیّدعبدالرّحیم موسوی (فرمانده کلّ ارتش) و امیر سرتیپ دوّم محمّدرضا فولادی (فرمانده دانشگاه) گزارشهایی ارائه کردند.
۲) فرمانده دانشگاه