وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام
وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام

گدا و خسیس

گدا و خسیس


گدایی به در خانه خسیسی رفت و گفت: پول سیاهی به من بده.

خسیس فریاد کرد: خجالت نمی­ کشی این موقع شب به در خانه مردم می ­آیی.

گدا رفت و فردا صبح به در خانه خسیس آمد و تقاضای خود را تکرار کرد.

خسیس باز هم فریاد زد: مردک خجالت نمی ­کشی که این موقع صبح به در خانه مردم می ­آیی؟

گدا باز هم رفت و این بار ظهر آمد و در خانه خسیس را کوفت.

خسیس بهانه ­جو باز هم با داد و فریاد گفت: ای مردک نادان خجالت نمی ­کشی سر ظهر به در خانه مردم می ­آیی؟

گدا که این بار خیلی عصبانی شده بود فریاد زد: مردک تو که آب از دستت نمی ­چکد دیگر چرا شب و روز را بهانه می­ کنی و ما را سرگردان و علاف کرده­ ای؟