ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
مدیر و منشی
مدیر به منشی میگه برای یه هفته باید بریم مسافرت ، کارهات رو رو براه کن.
منشی زنگ میزنه به شوهرش میگه : من باید با رئیسم برم سفر کاری ، کارهات رو رو براه کن .
شوهره زنگ میزنه به دوست دخترش میگه : زنم یه هفته میره ماموریت کارهات رو رو براه کن .
معشوقه هم که تدریس خصوصی میکرده به شاگرد کوچولوش زنگ میزنه میگه : من تمام هفته مشغولم نمیتونم بیام .
پسره زنگ میزه به پدر بزرگش میگه : معلمم یه هفته کامل نمیاد ، بیا هر روز بزنیم بیرون و هوایی عوض کنیم .
پدر بزرگ که اتفاقا همون مدیر شرکت هست به منشی زنگ میزنه میگه مسافرت رو لغو کن من با نوه ام سرم بنده .
منشی زنگ میزنه به شوهرش و میگه : ماموریت کنسل شد من دارم میام خونه .
شوهر زنگ میزنه به معشوقه اش میگه : زنم مسافرتش لغو شد نیا که متاسفانه نمیتونم ببینمت .
معشوقه زنگ میزنه به شاگردش میگه : کارم عقب افتاد و این هفته بیکارم پس دارم میام که بریم سر درس و مشق .
پسر زنگ میزنه به پدر بزرگش و میگه : راحت باش برو مسافرت ، معلمم برنامه اش عوض شد و میاد .
مدیر هم دوباره گوشی رو ور میداره و زنگ میزنه به منشی و میگه برنامه عوض شد حاضر شو که بریم مسافرت !!!