افـرادی که خانه ی دل را از آلودگی های رذائل اخلاق پاک نموده و با چراغ تقوی و فضیلت روشن ساختهاند، و عملا به وظایف دینی قیام و اقدام می کنند، نور الهی و صفای معنوی در محیط دل آنها پرتـو افـکن شده مسلما؛ پیوند ارتـباط و مـحبت و ایمان میان آنها و خدا محکم می گردد و البته این پیوند چون بر اساس ایمان و تقوی قرار گرفته هرگز گسستنی نیست. به عکس، افرادی که در انحطاط اخلاقی به سر می برند و عملا به منکرات و معاصی آلوده انـد هـر قدر در نظام موجودات این جهان بنگرند، خداشناس واقعی نمی گردند و از این نظر سطحی نتیجهای نمی گیرند:
خلوت دل نیست جای صحبت اغیارقدمی به جهان گیاهان
اکنون می خواهیم برای بررسی «شگفتی های جهان آفرینش» قدم دیگری برداریم و با جهان دیگری آشنا شویم، جهانی که از جهاتی از عالم انـسان وسـیع تر است و آن عالم گیاهان است.از نخستین روزی که بشر برای شناسائی موجودات طبیعت قدم برداشت؛ اسرار عالم گیاه توجه وی را جلب کرد و روی همین جهت علوم طبیعی را به سه قسمت اساسی در تحت عـنوان «گـیاه شناسی، جانور شناسی، زمین شناسی» تقسیم نمود.
امروز در نتیجه ی توسعه و تکمیل علوم؛ دانشمندان تا حدود زیادی بر موز و دقایق موجودات خلقت آشنا شده و تحقیقات شایانی به عمل آورده و ارمغان های پر ارزش و سودمندی بـرای جـوامع بـشری تهیه نموده اند و مخصوصاً برای مـعرفت طـرز رشـد و نمو و تغذیه و تولید مثل و بررسی ساختمان گیاهان و طبقه بندی آنها علمی به نام «زیست شناسی گیاهی» به وجود آورده و کتاب هائی به رشته تألیف کـشیده اند.
امـروز بـه وسیله میکروسکوپ قسمت های بسیار ریز و دقیق ریشه و ساقه و بـرگ و گـل و دانه را مورد دقت قرار داده به طرز ساختمان جالب هر یک از این اندام ها پی بردهاند.
امروز به وسیله ی تجزیه های گوناگون مـوفق شـدهاند عـناصر اصلی سازنده ی گیاهان را بشناسند و بالاخره امروز باید درس هائی از توحید و خـداشناسی را بر اساس کشف اسرار سلسله ی گیاهان بخوانیم.
تنوع گیاه
در صفحه ی پهناور گیتی که عرصه ی تظاهرات موجودات زنده و جـولانگاه پدیـده هـای حیاتی است، انواع و اقسام گیاه در سطح خاک و درون دریاهای ژرف و بر دامـنه و قـلل کوه های بلند حتی بر روی صخره های عظیم و به صورت معلق در هوا، موجود است، قسمتی از این گیاهان به اندازهای کـوچک و ریـزند کـه فقط با چشم مسلح دیده می شوند و عدهای آن قدر بزرگند که عظیم ترین مـوجودات زنـده ی روی زمـین به شمار می آیند.شماره ی انواع گیاه که تاکنون شناخته شده از صد هزار متجاوز است و هـر یـک دارای آثار مخصوصی است و چون شناختن فرد فرد گیاهان غیر مقدور است لذا علمای علم گـیاه شـناسی آنها را طبقه بندی نمودهاند، و این طبقه بندی بر اساس اندام های گیاه مثل ریـشه و سـاقه و بـرگ و گل قرار گرفته است و طبق همین نظر در ابتدا آنها را به دو قسمت اصلی و سپس هـر قـسمت را به چند قسم تقسیم نمودهاند؛ و ما برای نمونه فقط دو قسمت اصلی را نام می بـریم:
1-گـیاهان گـلدار-که دارای ریشه و ساقه و برگ و گل بوده و عالی ترین گیاهان می باشند.این همه گل های رنگارنگ که سـطح خـاک را زینت بخشیده و در صحن بیابان و صفحه ی باغستان مناظر زیبا و جالبی بوجود آوردهاند و انـواع مـیوه هـا و سبزیجات که قسمت مهمی از احتیاجات زندگی انسان را تأمین نموده و غلات و حبوباتی که نیازمندی های غذائی را دفـع مـی کـنند و بالاخره قسمت مهمی از این گیاهانی که مصرف طبی دارند، همه و همه جـزء ایـن دسته محسوب می گردند.
2-گیاهان بی گل،این دسته از گیاهان فاقد گل هستند بنابراین تولید مثل در آنـها بـرخلاف گیاهان گلدار به طریق خاصی انجام می گیرد که بعدا شرح داده خواهد شـد.
گـیاهان بی گل نیز دارای اقسام مختلفی هستند، بـه طوری که بـعضی از آنـها ریشه و ساقه و برگ داشته فقط گل نـدارند، و بـرخی از آنها ساقه و برگ داشته ولی بدون ریشه و گل میباشند این قسمت اغلب روی تنهءدرختان و نـقاطیکه آبـ و اوای معتدل دارند؛ زیست مـی نمایند، هـمین ها هستند کـه سـراسر قـسمت های شمالی ایران را چون فرشی از مخمل زمـردین پوشـیده و منظره ی جالبی بوجود آوردهاند و بالاخره قسمتی فاقد برگ و گل و ریشه و ساقه بـوده و در پائیـن آنهنا رشته های تار مانندی وسـیله جذب آب و سایر مـواد غـدایی بوده و باعث اتطال آنها به زمـین مـی گردد، و ما نوعی از آنها را که «جلبک» نامیده می شود، در جویبارها و آب های راکد و حوض ها به مقدار زیـاد مـی بینم.
اهمیت گیاهان
می دانیم انواع حـیواناتی که در عـرصه ی پهـناور گیتی پراکنده شـده و سـطح زمین را میدان زندگی خـود قـرار داده اند،شدیدا به غذا نیازمندند،و برای ادامه ی حیات باید از عناصری که در روی زمین موجود است اسـتفاده کـنند، و از طرف دیگر عناصری که در آب و خاک و هـوا مـوجود است. بـه همین صـورت قـابل استفاده و تغذیه ی حیوانات نـیست، اینجا است که گیاهان برای تأمین احتیاجات غذائی حیوانات نقش مهمی را ایفا می کنند زیرا گـیاهان عـناصر آب و خاکرا بوسیله ی دستگاه های مخصوصی که در سـاختمان آنـها قـرار دارد بـه صورت سـاقه و برگ و میوه در مـی آورند بـالنتیجه مواد غذائی حیوانات را در اختیار آنها می گذارند.از این نظر طبقه ی انسان نیز با حیوانات دیگر یکسان اسـت، و انـسان تـاکنون نتوانسته است از عناصر زمین بدون واسطه ی گـیاه اسـتفاده ی کـامل بـنماید و احـتیاجات غـذائی خود را تأمین کند، بلکه همواره دست حاجت به سوی گیاه دراز کرده و از محصول کارگاه نبات بهرهمند گردیده است.
سلسله گیاه علاوه بر تأمین نیازمندی های غذائی فوائد دیگری نـیز دارد که شرح داده خواهد شد:
صفای دل
سلسله ی گیاهان دارای اسرار و عجائب بسیاری است که با مختصر دقتی در آنها روشن می شود که دست قدرتی که منبع علم و حکمت است آنها را بوجود آورده و برای هـر یـک از آنها نظام تکاملی معینی قرار داده است به طوری که:هر گیاهی که از زمین روید وحده لاشریک له گوید
و ما در ضمن بیان اسرار و دقایق عالم گیاهان نکات توحیدی جالبی را به استحضار خوانندگان محترم خواهیم رسـانید ولی در ایـنجا این نکته لازم بتذکر است که: راه شناسائی ذات مقدس پروردگار و ارتباط و ایمان و توجه به خدا منحصر به دیدن و شنیدن آثار صنع خدا نیست، بلکه پاکیزگی و صفای دل بـرای ایـن هدف عالی در درجه ی اول اهمیت اسـت.
افـرادی که خانه ی دل را از آلودگی های رذائل اخلاق پاک نموده و با چراغ تقوی و فضیلت روشن ساختهاند، و عملا به وظایف دینی قیام و اقدام می کنند، نور الهی و صفای معنوی در محیط دل آنها پرتـو افـکن شده مسلما؛ پیوند ارتـباط و مـحبت و ایمان میان آنها و خدا محکم می گردد و البته این پیوند چون بر اساس ایمان و تقوی قرار گرفته هرگز گسستنی نیست.
به عکس، افرادی که در انحطاط اخلاقی به سر می برند و عملا به منکرات و معاصی آلوده انـد هـر قدر در نظام موجودات این جهان بنگرند، خداشناس واقعی نمی گردند و از این نظر سطحی نتیجهای نمی گیرند:
امروز در نتیجه ی توسعه و تکمیل علوم؛ دانشمندان تا حدود زیادی بر موز و دقایق موجودات خلقت آشنا شده و تحقیقات شایانی به عمل آورده و ارمغان های پر ارزش و سودمندی بـرای جـوامع بـشری تهیه نموده اند و مخصوصاً برای مـعرفت طـرز رشـد و نمو و تغذیه و تولید مثل و بررسی ساختمان گیاهان و طبقه بندی آنها علمی به نام «زیست شناسی گیاهی» به وجود آورده و کتاب هائی به رشته تألیف کـشیده اند.
خلوت دل نیست جای صحبت اغیار
دیو چو بیررون رود فرشته در آید
می دانیم پیغمبر عالی قدر اسلام (صلی الله و علیه وآله) یکایک آیات الهـی را بـا بیان شـیوا و منطق رسائی که مخصوص آن حضرت بود تذکر می داد ولی در عین حال در افرادی که سرگرم هوس بازی و معصیت بودند تأثیری نـمی کرد و آن چنان غبار معصیت بر آئینه ی دل آنها فرو نشسته بود که نـمی گذاشت جـمال دلارای تـقوی و ایمان اصلا در آن منعکس شود، و قرآن مجید رمز این حقیقت را در طی آیاتی روشن ساخت؛ برای نمونه بـه آیه ی « 15» از سـوره ی مطففین توجه کنید:
پس از آنکه در آغاز این سوره، «مطففین» یعنی آنهائی را که در داد و ستد از حـقوق اشـخاص کـم می گذارند مورد مذمت و انزجار قرار می دهد، و خاطر نشان می سازد که این دسته از مردم از خدا غـافلند و آیات الهی را تکذیب می کنند؛ علت این موضوع را در این عبارت خلاصه می کند: «کلا بـل ران علی قلوبهم ما کـانوا یـکسبون» یعنی: ظلمت اعمال به دل های آنها را فرا گرفته و این آئینه را غبار غفلت و معصیت تاریک کرده است و همین موجب گردیده است که آیات الهی را تکذیب کنند:
دعوی دل مکن که جز غم حق نـیست اندر حریم دل دیار
منبع:
«درس هایی از مکتب اسلام » آذر 1340، سال سوم - شماره 10