ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
شراکت
دو نفر شیاد برای استفاده از حماقت مردم امامزاده ای ساختند و به شراکت متولی آن شدند و مدتها از پرتو آن محل امرار معاش و کسب مال می کردند. یکی از آن دو نفر خواست شرکت را فسخ کند پی کار دیگر رود.
موقع تقسیم منافع کار به مناقشه و مجادله کشید، دیگری گفت: برای صدق دعویت به امامزاده قسم بخور. وی در جواب گفت: این امامزاده ای است که خودمان ساخته ایم، مرا هم می خواهی به اسم آن فریب دهی؟
داستان نامه بهمنیاری صفحه ۵۹