پرواز روح بلند حضرت فاطمه زهرا (س)

« فاطمه زهرا (س) برای همه بانوان اسوه و الگویی است مه همچون ماه نورانی بر آسمان هستی می درخشد.»                (علامه شیخ صادی شعلان)

    ابر می گریست ! یعنی که می بارد و تندر می نالید ؛ یعنی که می غرد.

    در پگاه خزان ، اشک آسمان بر گونه گل جلوه گر بود ؛ اما چنین می نمود که شبنم است ، نه قطره غم ! 

 لاله داغ بر دل داشت و ایاغ بر جان ؛ اما چهره می افروخت و ناز می فروخت ، که یعنی شاد است و از قید غم ، آزاد .

     دل شقایق خون بود و چهره اش گلگون ؛ اما می نمود که روی شاداب دارد و بوی گلاب !

   جام ارغوان لبالب از خوناب بود و دل از ماتم ، کباب ؛ اما می نمود که پیمانه شراب است و عقیق ناب .

      دریا - بی قرار و بی شکیب - از درد به خود می پیچید و از دل آه سرد بر می کشید؛ یعنی که هوا طوفانی است و این رقص شادمانی است !  از خشم بر لب کف سرد داشت و در دل صدف درد ؛ اما چنین می نمود که این سرخی غروب است و همه چیز مطلوب است.

     جز علی (ع) چه کسی می دانست که این دردی است که در دل کائنات چنگ انداخته و اندوهی این گونه بر ارکان هستی تاخته ؟!

  جز علی (ع) چه کسی می دانست که زیر پلک شب در خانه گلین علی چه می گذرد؟

  یک جهان جان می رود  او سوی جانان می رود

  پشت بر هر دو جهان رو ســــوی یزدان می رود

       خدایا ! چه سخت است بی فاطمه زیستن و در سوگ او تنها گریستن؟!  بقیع رازدار - آن حجم وسیع سوگوار  - چگونه تحمل کرد این نامه دردمندانه علی (ع) را در دفن فاطمه(س) :

   «ای رسول خدا (ص) ! به خاطر از دست دادن دختر تو صبرم تمام شد ! گرفتار ضعف و ناتوانی شدم ؛ اما در این جدایی و مصیبت جانکاه پیروی از تو مایه تسکین خاطر و تسلی دل من است . آری صبر و شکیبایی می کنم ، چون همه ما مملوک خداییم و به سوی ذات مقدس حق بازمی گردیم . من هم امانت را به تو بازگرداندم و گروگان را تحویل دادم ؛ اما اندوه من پایانی ندارد و در شب های تار من ستاره ای نمی درخشد....» ( بحارالانوار، ج ۴۳ ، ص۲۱۱)

     فاطمه جان ! همه علی را تنها گذاشتند ! اما تو دیگر چرا؟!! تو که لحظه های تنهایی علی را معطر می کردی ؛ تو که بهتر از هر کسی می دانستی « بی علی بودن » برای تو و همه بشریت چقدر سخت و دردآور است ، چرا رنج « بی فاطمه بودن » را برای علی پسندیدی؟!!

    خدایا ! چقدر عظمت و فضیلت می تواند در وجود یک انسان  - یک زن - متبلور شود؟

   فاطمه جان ! ای صدف گوهر امامت و ای سرچشمه ولایت !

   ای روح آیینه و ای قلب مدینه ! در کدام خاک آرمیده ای ؟ و به کجای افلاک پر کشیده ای ؟

    شبنم سرشکم را به پای کدامین نهال بریزم و گلاب دیده ام را با کدام خاک بیامیزم؟

  ای کوثر زلال عصمت و ای زمزم بی مثال عفت ! کویر تفتیده بشریت و کام تشنه انسانیت به تو سخت محتاج است ! ما را تنها مگذار!

    بنا به روایتی سیزدهم جمادی الاول  سالروز پرکشیدن روح بلند بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهراست .

   این سوگ عظیم و مصیبت الیم را به همه رهروان صادق و پیروان عاشق  آن اسوه عصمت و الگوی عفت تسلیت می گویم . توفیق اهل تحقیق را در استمرار طی طریق  از درگاه خداوند متعال مسئلت دارد.

   عطر کلامی نغز و پیامی پرمغز از آن حضرت را نثار  شامه مشتاق  شما می کنم:

    - هر کس خالصانه ترین عبادت خویش را به پیشگاه پروردگار عالم روانه گرداند  ، خداوند متعال هم برترین خیر و صلاح خویش را برای او فرو می فرستد. ( بحارالانوار ، ج ۶۷ ، ص ۲۵۰)

  - بهترین شما کسی است که دارای اخلاق نرم و نیک بوده و با زنان هم با خوش اخلاقی و روش بزرگوارانه رفتار نماید. ( فاطمه الزهرا ، محجه المصطفی، ص ۲۷۳)

   - پدرم فرمود : شرورترین افراد امت من اشخاصی هستند که شب را غرق در نعمت های الهی به صبح می آورند ، انواع خوراکی ها را می خورند ، لباس های رنگارنگ می پوشند، اما سخنان پوچ و بی مایه و حرف های ریاکارانه و لفاظی ها و پشت سر هم اندازی های مذموم و فریبنده به زبان جاری می گردانند. ( محجه البیضا ، ج ۵ ، ص ۲۱۶)

    فاطمه آن کوثر جوشــان عشق

    سوخته در شعله سوزان عشق

   من چه تسلی دهـمت او که بود

   قلب جهان نقــــطه پایان عشق