وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام
وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام

راز سبک باری

راز سبک باری


دو دوست به اتفاق یکدیگر از دهی به شهر مجاور می­ رفتند و هر یک سبدی پر از میوه به همراه داشتند. یکی بردبار و خندان بود، دیگری بی­ حوصله و اَخمو که پیوسته از بار سنگین خود می ­نالید و شکوه می ­نمود، اما دیگری مرتب شوخی می­ کرد و خندان و خوشحال راه  خود می ­پیمود.

دوست بی­ حوصله گفت: ای رفیق با اینکه می ­دانم بار من سبکتر از تو و نیروی من بیشتر از تو است، چگونه این چنین شاد و خرم هستی؟

گفت: دوست من، بر روی سبد خود گیاهی نهاده ­ام که بارم را سبک و مرا در بردن آن نیرو می­ دهد.

اَخمو وقتی سخن او را شنید بسیار تعجب کرد و گفت: اگه بر من منت بگذاری و مقداری از این گیاه را بدهی ممنون می ­شوم.

گفت: ای دوست، این گیاهی که بارم را سبک می­ کند و به من شادابی و نیرو می­ دهد نامش صبر و بردباری است.

صبر تلخ آمد و لیکن عاقبت / میوهء شیرین می ­دهد پر منفعت