وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام
وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام

دزدِ جوانمردی

دزدِ جوانمردی





اسب سواری، مرد چلاق و افلیجی را سر راه خود دید که از او کمک می­ خواست. مرد سوار دلش به حال او سوخت. از اسب پیاده شد و او را از جا بلند کرد و روی اسب گذاشت تا او را به مقصد برساند.


مرد چاق وقتی بر اسب سوار شد، دهنه اسب را کشید و گفت: اسب را بردم و با اسب گریخت.


اما پیش از آنکه دور شود صاحب اسب داد زد: تو تنها اسب را نبردی، جوانمردی را هم بردی. اسب مال تو اما گوش کن ببین چه می ­گویم.


مرد چلاق اسب را نگه داشت.


مرد سوار گفت: هرگز به هیچ کس نگو چگونه اسب را به دست آوردی، زیرا می­ ترسم که دیگر هیچ سواری به پیاده­ ای رحم نکند.