وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام
وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام

خدایا شکرت

خدایا شکرت




روی نیمکت پارک نشسته بود و به لباسهای کهنه فرزندش و تفاوت او با بچه­ های دیگر نگاه می ­کرد. ماشین گران قیمتی جلو پارک ایستاد و مرد شیک پوشی از آن پیاده شد و با احترام در ماشین را برای همسرش که پسرکی در آغوش داشت باز کرد.

با حسرت به آنها نگاه کرد و از ته دل آه کشید. آنها کودک را روی تاب گذاشتند. خدایا! چه می­ دید! پسرک عقب مانده ذهنی بود.

با نگاه به جستجوی فرزندش پرداخت، او را یافت که با شادی از پله­ های سرسره بالا می ­رفت. چشمانش را بست و از ته دل خدا را شکر کرد.