بمباران کلمات کلیدی (keyword stuffing ) و نقش آن در بهینه سازی سایت

شاید در حالتی که در سال 2012 حضور داشتیم و شما رئیس یک تارنما محتوا محور بودید به راحتی میتوانستید تعداد متعددی از مطالب خویش را به شیت اولیه گوگل برسانید.در قبل به کار گیری بیش تر از حد از لغت ها کلیدی در یک محتوا سبب بالا رفتن قیمت آن برای گوگل می شد و در فیض مطالبی که از تعداد متعددی لغات کلیدی در محتوای خویش سود می بردند در صفحه ها اساسی گوگل حضور داشتند.

keyword stuffing چه چیزی است؟

 

اصطلاح keyword stuffing در معنای بمباران کلمه ها کلیدی میباشد. سئو سایت  این نحوه در پیشین ای خیر چندان به دور یک کدام از طرز ها و ترفندهای جذب ترافیک به وبسایت ها از روش به کارگیری بیش تر از حد از کلمه ها کلیدی بود.درین طرز تالیف کننده محتوا سعی در آن داراست تا از واژه و کلمه کلیدی خویش بیش تر از حد تصور به کار گیری نماید تا گزینه دقت موتور جستجوی گوگل قرار بگیرد.کاری که امروزه دیگر ارزشی نداشته و سبب ساز جریمه های سنگینی برای وبسایت ها می‌گردد.

موتور جستجوی گوگل در قبلی ضعف های متعددی داشت که‌این ضعف ها به گذر زمان مقطع و با ارائه الگوریتم های متفاوت برطرف شد.الگوریتم هایی مثل الگوریتم پنگوئن،الگوریتم مرغ مگس خوار و یا این که الگوریتم پاندای گوگل.هنگامی که هنوز گوگل این الگوریتم ها را ارائه نداده بود فضای اینترنت لبریز گردیده بود از اینترنت سایتهایی که امروزه از دید گوگل تحت عنوان اسپم شناخته می‌شوند.در آن بازه زمانی مدیران وبسایت ها از طریق keyword stuffing یا این که به عبارتی بمباران لغات کلیدی استعمال می کردند تا مطالب خویش را به هر صورت ممکن به صفحه ها اولیه گوگل برسانند.کاری که مخاطب را از جستجوهای غلط کلافه می‌کرد و به فیض دلخواه نمی رساند.

 

اختلال keyword stuffing چه بود؟

گوگل وقتی به خویش آمده بود که دیگر دیر گردیده بود و فضای اینترنت مالامال گردیده بود از مطالبی که از نگاه محتوا هیچ ارزشی برای تلاوت نداشت و تنها برای جذب مخاطب تشکیل شده بود.موتور جستجوی گوگل در آن بازه الگوریتم های معمولی ای برای تشخیص و تجزیه و چک لغت ها کلیدی داشت و همین دستور منجر گردیده بود تا بهینه سازی شغل های ماهر در آن بازه زمانی از این نقطه ضعف سوء به کار گیری نمایند و صفحه های خویش را از لغت ها کلیدی لبریز نمایند.نقص‌ keyword stuffing درین بود که تمرکز مولف محتوا بیشتر بر روی واژه و کلمه کلیدی بود تا به نوشتار خوانا و جاری.به گویش معمولی خیس زمانی که یک بلاگر قصد تایپ کردن متنی را داشت تمرکز خویش را به مالامال کردن متن خویش از کلمه و واژه کلیدی می گذاشت و همین فرمان سبب می‌شد متن مندرج اصلا خوانا و مخاطب پسند نباشد و کاربری که به تارنما آمده را با دست خالی از وب سایت روانه نماید.

نحوه تقلب بعضی مولف های محتوا

 

یک کدام از نحوه هایی که در قبلی به صورت عجیبی باب گردیده بود استعمال از لغات کلیدی به صورت keyword stuffing به وضعیت محو بود.این بدین معنا بود که رئیس وب سایت همت میکرد لغت ها کلیدی را در ورقه محتوای خویش را رنگی مشابه به بگراند از نگاه استفاده کننده حذف نماید البته اساسا ورقه محتوای ایشان مالامال بود از لغات کلیدی که همیشه و به صورت های مختلفی به کار گیری شد.یک کدام از دیگر از طریق های تقلب در keyword stuffing به کارگیری از عبارات کلیدی به صورت بزرگنمایی آمیز در css وب سایت بود.کلماتی که از نگاه مخاطب نهفته بود البته مخاطب اقبال برگشته را بدین وبسایت های بی بها میرساند.گوگل خیلی زود به‌این فیض رسید که می بایست همه لغت ها کلیدی را در قالب وب سایت و پوشه های index گردیده پیدا کرده و تحقیق کند و در شکل به کارگیری بیش تر از حد از کلمه ها کلیدی وبسایت متبوع را جریمه کند.

گوگل برای رفع ایراد keyword stuffing چه عمل کرد؟

گوگل که مجموع سرمایه اش را بر روی حاصل جستجوی مطلوب برای استفاده کننده گذارده بود به یک باره متوجه این قضیه شد که فضای اینترنت لبریز شده‌است از وب سایت هایی که با keyword stuffing یا این که به عبارتی بمباران لغت ها کلیدی موتورهای کاوش را به بازی گرفته اند و فرآیند صحیح این موتورهای کاوش را حاد کرده اند.استفاده کننده در آن بازه واژه ای را کاوش می‌کرد ولی وارد سایت هایی میشد که ابدا تخصصی و مطلوب نیاز استفاده کننده نبودند.گوگل برای رفع این اختلال یک سری تصمیم گوناگون گرفت.یک کدام از این تصمیمات فعال‌ساز‌ی الگوریتم پنگوئن بود.این الگوریتم که آلرژی متعددی بر روی به کار گیری خطا از کلمه ها کلیدی داشت توانست به راحتی و با تعدادی به روز در سال های پشت سر هم،نقش موثری در تطهیر فضای جستجوی خویش از وب سایت های اسپم ایفا نماید.این الگوریتم در بالا به تحلیل کردن واحد سنجش و چگالی کلمه و واژه کلیدی در متن می پرداخت و آن گاه با محاسبه کردن نسبت واژه کلیدی و متن و همینطور ارزیابی بک پیوند های حقیقی و واقعی تارنما ها را محاسبه می‌کرد.در سال 2012 این الگوریتم اشتباهات متعددی داشت و یکی این اشتباهات جریمه های سنگینی بود که برای این سبک وبسایت ها قرار می اعطا کرد و قابلیت و امکان رفع و رجوع و برگشت این جریمه وجود نداشت.مدیران وبسایت های خلاف‌کار حتی پس از تصحیح محتوای خویش گشوده هم نیم توانستند از جرایم خلاص گردیده و به جایگاهی دست کم در حدود رده قدیم خویش برگردند.ولی در به روز های بعدی الگوریتم پنگوئن مجموع این اشتباهات رفع شد و امروزه مدیران وبسایت ها از روش اینترنت مستر تولز میتوانند رابطه بسیار خیر را با گوگل برقرار نمایند.