ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
افسر قابل تقدیر
بهمن ۱۳۳۱ اتومبیلی خلاف از خیابان اکباتان وارد خیابان یک طرفه ی میدان شاه اباد شد. افسر جلویش را گرفت و جریمه اش کرد.
سرنشین اتوموبیل خانم ضیاء السلطنه نوه ناصرالدین شاه به افسر گفت: من همسر نخست وزیر هستم !
افسر بدون توجه برگ جریمه را نوشت و گفت:
اگر می دانستم، همسر نخست وزیری که دو برابر جریمه ات کرده بودم. حالا دور بزن و برگرد!
حاج خانم به خانه برگشت و با عصبانیت موضوع را به همسرش گفت!
دکتر مصدق گفت: الان خدمتش می رسم!
گوشی را برداشت و به رئیس شهربانی سرتیپ افشار طوس (که قبل از کودتای ۲۸ مرداد ناجوانمردانه به قتل رسید) دستور داد آن افسر خاطی را همین الان رئیس اداره راهنمایی تهران کند !
افشارطوس دلیلش را پرسید.
دکتر مصدق گفت :افسری که ماشین زن نخست وزیر را بدون ترس و طبق قانون جریمه کند قابل تقدیر است.