وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام
وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام

غفلت

غفلت




روزی سقراط مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر است. علت ناراحتیش را پرسید؟


پاسخ داد: در راه که می ­آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم، جواب نداد و با بی ­اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.


سقراط گفت: چرا رنجیدی؟


مرد با تعجب گفت: خب معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است.


سقراط پرسید: اگر در راه کسی را می­ دیدی که به زمین افتاده و از درد و بیماری به خود می ­پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می ­شدی؟


مرد گفت: مسلم است که هرگز دلخور نمی ­شدم، آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی ­شود.


سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می ­یافتی و چه می ­کردی؟


مرد جواب داد: احساس دلسوزی و شفقت و سعی می­ کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.


سقراط گفت: همه این کارها را به خاطر آن می­ کردی که او را بیمار می­ دانستی، آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟ و آیا کسی که رفتارش نادرست است، روانش بیمار نیست؟


اگر کسی فکر و روانش سالم باشد، هرگز رفتار بدی از او دیده نمی ­شود؟ بیماری فکر و روان نامش "غفلت" است و باید به جای دلخوری و رنجش، نسبت به کسی که بدی می ­کند و غافل است، دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند.


پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسی بدی می ­کند، در آن لحظه بیمار است.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد