ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دو کلمه کلیدی که جایش در درسهای مولانا خالی است و اهمیت آنها کمتر از کلمه عدم نیست، کلمات تکوین و تشریع است. اگر معانی این دو کلمه به اندازه کافی تبیین و توضیح داده شوند مخاطبان گنج حضور به راحتی معنی قضا و قدر الاهی و تسلیم را خواهند فهمید. بعنوان مثال اگر عدالت را که مفهوم نسبتاً پیچیده ای حتا برای متکلمان و فلاسفه است با این دو کلمه تعریف و تبیین کنیم کمتر کسی است که آن را نفهمد و قبول نکند و نپذیرد.
عدالت تکوینی و عدالت تشریعی
آنچه در جهان جاری است و اتفاق می افتد چه در طبیعت و چه در جوامع انسانی همه عدالت تکوینی یا قضای الاهی است. عدالت تکوینی یعنی همه این واقعیت هایی که در طبیعت و جامعه رخ میدهند. عدالت تکوینی همان قضای الاهی است که بصورت اتفاقات روزمره خود را به ما نشان می دهند. اساس عدالت تکوینی و قضای الاهی خواست خداوند است که ما با علم و دانش فقط به بخشی از سازوکار های علت و معلولی آن پی می بریم و با آن آشنا می شویم. هرچه که انسان بیشتر بر علوم طبیعی حاکم بر جهان و طبیعت و جوامع زیستی آگاه تر گردد، بیشتر از جزئیات این علم و عدالت تکوینی آگاه تر میگردد.
اما بشر بنا به هوشمندی خاصی که دارد و ساختار روحی روانی و احساسات و عواطفی که دارد از همان آغاز زندگی تاریخی خود بسیاری از این اتفاقات یا عدالت های تکوینی و قضا ها را مطابق میل و مطلوب خود نمی دانست و آنها را بدلیل درد ها و صدماتی که به او وارد میشد عین ظلم و ستم می دانست و خواهان تغییر و اصلاح و برطرف شدن آنها بود. بویژه آنهایی که از طرف انسانها به انسانهای دیگر وارد می شد. برطرف کردن این گونه ظلم ها یعنی ظلم انسان به انسان تنها با تغییر رفتار انسانها با همنوعان خود و اصلاح نگرش و تفکر آنها نسبت به هم میسر می باشد.
ان الله لا یغیر ما بقوم حتا یغیرو ما بانفسهم
این تغییر در نوع نگاه و روش و تفکر و رفتار آدمیان نسبت به هم را عدالت تشریعی می گویند. عدالت تشریعی یعنی عدالتی که از ذهن انسان بر می خیزد نه طبیعت و بیرون از انسان. زیرا با تغییر ذهنیت و دید و نگاه انسانها انجام می شود. پیامبران اولین کسانی بوده اند که در تاریخ منادی برقراری عدالت تشریعی و برطرف کردن ظلم و ستم میان آدمیان بوده اند. عدالت تشریعی در اصل پذیرش و تسلیم به همان چارچوب و ساختار عدالت تکوینی است ولی با تغییراتی که در مناسبات و روابط و قرار و مدار های ذهنی بین انسانها بوجود می آورد کاری می کند که نتیجه عدالت تکوینی را از حالت صدمه زدن و درد آفرین بودن برای آدمیان به حالت صلح و صفا و مودت و آرامش و توافق بین آنها در آورد.
این تغییر در نگرش انسانها نسبت به یکدیگر و تغییر در اخلاق و رفتار آنها ابتدا در زندگی بشر با ادیان الاهی آغاز گردید ولی امروز با پیشرفت علم و دانش و علوم انسانی به روش دموکراسی و حقوق بشر و سایر حمایت های اجتماعی انسانی نیز رسیده است. بشر امیدوارست با توسعه عدالت های تشریعی در جامعه جهانی و وضع قوانین انسان دوستانه کم کم بتواند بسیاری از ظلم و ستم ها و اتفاقاتی که در قالب عدالت های تکوینی ظالمانه برای او اتفاق می افتد را کم کم به سمت صلح و عدالت های تکوینی خوب و مطلوب تری هدایت کند. انشاالله.
خلاصه اینکه عدالت تشریعی یعنی زیبا سازی عدالت تکوینی به سلیقه انسان. و نتیجه اینکه عدالت تشریعی انسانها باید در راستا و هم جهت با عدالت تکوینی خداوند باشد وگرنه ظلم و ستم خواهد بود و مستوجب کیفر خداوند.
با توجه به نگرش مولانا در زمینه کشت اول و کشت دوم، عدالت تشریعی را می توان پرورش و به ثمر رساندن و زیباسازی کشت اول خداوند دانست که از طرف پیامبران و اولیاء و همچنین انسانهای خردمند و نیکوکار بر روی کشت اول خداوند یعنی عدالت تکوینی کار می کنند. این کشت و زیباسازی درست در جهت مخالف با آن کشت دومی است که انسانهای ستمکار و خودنگر بر روی کشت اول خداوند می کارند و موجب ویرانی کشت اول خداوند (عدالت تکوینی) می شوند و هم موجب ازبین بردن ثمره کار زیباسازی عدل پیامبران و نیکوکاران می شود.