وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام
وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام

قرآن و سنّت نگارى

رئیس سازمان اوقاف: ضرورت بهره گیری از  ظرفیت هنر در مسابقات  قرآن 

قرآن و سنّت نگارى

قرآن کریم؛ تمام پدیده‏هاى جهان را ـ بدون استثنا ـ خاضع و تابع قوانین مشخص و تخلّف‏ناپذیر مى‏بیند و مجموعه پدیده‏ هاى طبیعى و بشرى را در حال حرکت به سمت اهدافى والا دیده و نظمى دقیق و شایسته مطالعه براى جهان وپدیده هایش مطرح مى‏کند.
آنچه براى بشریت حائز اهمیت است؛ شناخت سنّت‏ها و قوانین حاکم بر رفتار افراد و جامعه مى‏باشد. با توجه به این قانون گرایى (سنت گرایى) لازم است از مسیر سنّت‏نگارى صحیح به سنّت شناسى برسیم. و بدین ترتیب تمام حوادث تاریخى ـ گذشته و حال و آینده ـ با هم ارتباطى تنگاتنگ پیدا مى‏کنند و گذشته چراغ راه آینده مى‏گردد. این قانون‏مندى را قرآن کریم به شیوه‏ هاى گوناگون و در چند سطح مطرح کرده است.
لطفا به آیات ذیل توجه فرمایید:
«قد خلت من قبلکم سنن فسیروا فى الأرض فانظروا کیف کان عاقبة المکذّبین»(68)
پیش از شما سنت هایى جارى شد (و گذشت) پس در زمین سیر کنید و ببینید عاقبت منکران و تکذیب کنندگان چگونه بوده است.
«سنّت الله التى قد خلت فى عباده و خسر هنالک الکافرون»(69)
سنت خدا که در میان بندگانش جارى بوده است و در آنجا کافران زیان‏کار شدند.
«سنة الله التى قد خلت من قبل و لن تجد لسنّة الله تبدیلا»(70)
سنت خدا که در باب پیشینیان جارى بوده و هرگز براى سنت خدا جاى گزین (تبدیلى) نمى‏یابى.
«فهل ینظرون الّا سنّة الأولین فلن تجد لسنّة الله تبدیلاً ولن تجد لسنّة الله تحویلا»(71)
آیا جز سنّت پیشینیان را نظاره مى‏کنند (و منتظر هستند) پس براى سنت خدا هیچ جاى‏گزینى و هیچ دگرگونى نمى‏بینى.
«سنّة من قد ارسلنا قبلک من رسلنا و لاتجد سنّتنا تحویلا»(72)
این سنت همان است که در حق پیامبران خویش که پیش از تو فرستاده بودیم برقرار بود و در سنت ما دگرگونى نمى‏ بینى.
«یریدالله لیبیّن لکم و یهدیکم سنن الذین من قبلکم»(73)
خداوند مى‏ خواهد شما را روشن کند (و احکام خویش را براى شما روشن سازد) و شما را به سیره و سنت‏هاى حسنه پیشینیان راهبر شود.
در این مجموعه از آیات قرآن کریم، اصل سنّت گرایى (قانون گرایى) به خوبى مطرح شده و شناساندن و بیان سنّت‏ها به مخاطبین قرآن ـ که انسان‏ها مى‏باشند ـ به عنوان یک هدف مهم براى خدا در جهت هدایت انسان ترسیم شده است.
حال این سنّت‏هاى الهى که حاکم بر حیات و جوامع بشرى مى‏باشند کدام‏اند؟ و چگونه به شناخت دقیق این سنت‏ها مى ‏رسیم؟
در اینجا قرآن کریم به بیان احکام و قوانین اساسى در قلمرو جوامع بشرى پرداخته، و شیوه ارتباط این سنتها و قوانین را به اختیار و اراده انسان نیز توضیح داده است، و اختیارى بودن حرکت انسان را با تخلّف ناپذیرى پدیده‏ها از قوانین عامّ الهى جمع نموده است و انسان را از دو چالش جبرگرایى و بى‏بندوبارى بیرون آورده است.
لطفا به آیات ذیل توجه فرمایید:
«ولکل اُمة أجل فإذا جاء أجلهم لایستأخرون ساعة و لایستقدمون»(74)
و براى هر اُمتى أجلى وجود دارد که پس و پیش نمى‏شود.
«و لقد بعثنا فى کل أمةٍ رسولاً»(75)
و تحقیقا در هر امتى رسولى و فرستاده‏اى، برانگیختیم.
«ولکلّ اُمةٍ رسول»(76)
و براى هر امتى رسولى هست.
«و إن من اُمّة الّا خلافیها نذیر»(77)
هیچ امتى وجود ندارد مگر آنکه در آن نذیر و رساننده‏اى وجود داشته باشد.
«کذلک زیّنا لکل اُمة عملهم»(78)
این‏چنین براى هر امتى رفتارش (کردارش) را زیبا جلوه دادیم.
«تلک اُمة قد خلت لها ماکسبت و لکم ماکسبتم»(79)
همانا آن امتى است که گذشته است (آمده و رفته است) و براى اوست آنچه را که انجام داده است.
«لکل اُمّة جعلنا منسکا هم ناسکوه»(80)
براى هر امتى شریعتى و عبادتى را مقرّر داشته‏ایم که ایشان به آن عمل مى‏کنند.
این آیات بخشى از احکام عام مربوط به امّتها را به صورت کلان بیان نموده است، در حالى‏که مجموعه بسیار مهمّى از سنّت‏ها را قرآن کریم در جاى جاى سوره‏هاى خود با شیوه‏هاى گوناگون معرّفى و تبیین کرده است.

طبقه ‏بندى مخاطبان و بهره ‏وران قرآنى

طبقه اول: تمام مردم و عموم أصناف
کلیه آیات قرآنى که از واژه «ناس»(81)به صورت خطاب (یا ایها الناس) و واژه «عالمین»(82)استفاده نموده، نشان‏دهنده گستردگى دایره مخاطبان قرآنى بوده و پیام‏ها و معارف قرآنى مطرح شده براى این گروه از مخاطبان، هم جهانى است و هم قابل فهم در سطوح مختلف و با گرایش‏هاى متفاوت بوده است.
طبقه دوم: کلیه کسانى که یک انگیزه روانى واخلاقى قوى براى دانستن و فراگیرى داشته باشند.
مانند موارد ذیل:
«و ترکنا فیها آیة للذین یخافون العذاب الالیم»(83)
و در آن آیه و نشانه‏اى گذاشتیم. (البته) براى کسانى که از عذاب الهى ترسان باشند.
«کذلک نصّرف الآیات لقوم یشکرون»(84)
بدین سان آیات را براى سپاسگزاران گوناگون بیان مى‏نماییم.
«إنّ فى ذلک لآیة للمؤمنین»(85)
تحقیقا در آن آیه‏اى و نشانه ‏اى براى مؤمنان مى‏باشد.
«تبصرة و ذکرى لکل عبدٍ منیب»(86)
براى روشنگرى و یادآورى هر بنده ‏اى که اهل انابت و بازگشت به خدا باشد.
طبقه سوم: کلیه کسانى که از ذهنى باز و آماده و آگاه برخوردار بوده و در صدد دانستن و فهمیدن حقایق باشند.
افراد این طبقه نیز در سطوح مختلف مى‏توانند قرار بگیرند.
لطفا به آیات ذیل توجه شود:
«لقد کان فى یوسف و اخوته آیات للسائلین»(87)
به درستى که در یوسف و برادرانش آیات و نشانه هایى براى پرسشگران وجود داشته است.
«إنّ فى ذلک لعبرة لاولى الأبصار»(88)
تحقیقا در آن عبرت و پندى است براى کسانى که بینا وصاحب بصیرت باشند.
«إنّ فى ذلک لآیات لمتوسّمین»(89)
تحقیقا (در جریان قوم لوط) براى افراد با فراست و زیرک آیاتى چند وجود دارد.
«قد فصّلنا الآیات لقومٍ یفقهون»(90)
تحقیقا آیات خود را به طور متصّل براى کسانیکه مى‏فهمند (خوب مى‏فهمند) بیان نمودیم.
«یفصّل الآیات لقوم یعلمون»(91)
آیات خود را براى کسانى که مى‏دانند (یا مى‏خواهند بدانند) به تفصیل بیان نمودیم.
«کذلک نفصّل الآیات لقومٍ یتفکّرون»(92)
بدین سان آیات خودرا براى کسانى که مى‏اندیشند به تفصیل بیان مى‏نماییم.
«و لقد ترکنا منها آیة بیّنةً لقوم یعقلون»(93)
تحقیقا از آن پدیده روشنگرى براى خرد ورزان باقى گذاردیم.
«قد بیّنا الآیات لقومٍ یوقنون»(94)
تحقیقا آیات و نشانه‏هاى خود را براى کسانى که یقین مى‏کنند روشن نمودیم.

 

طبقه ‏بندى اهداف تاریخ‏نگارى و تاریخ‏شناسى

مجموعه اهداف یاد شده در قرآن کریم براى مطالعه تاریخ به سه نوع هدف قابل تقسیم مى‏باشند.
الف: اهداف شناختى
ب: اهداف عاطفى
ج: اهداف رفتارى
تفکر، هوشیارى، عبرت گرفتن، فهمیدن، آگاه شدن، روشن شدن و تعقل از نوع اهداف شناختى مى‏توانند باشند.(95)
به یقین رسیدن و ایمان داشتن و تقوا پیدا کردن و مصونیت از گناه یافتن و بازگشت به سوى حق داشتن، اهداف عاطفى بشمار مى‏روند هر چند با پشتوانه ‏اى شناختى و بارى رفتارى مى‏باشند.(96)
امام سپاس‏گزارى و قدردانى و استقامت و پایدارى و پیروى از پیامبران و انضباط بر قوانین الهى مى‏توانند اهدافى رفتارى باشند.(97)

 

تعامل اهداف تاریخ نگارى در قرآن

1 ـ کمترین بهره طرح مسایل تاریخى، ایجاد زمینه‏اى براى تفکر و طرح سؤال و کاوش و تحقیق مى‏باشد.(98)
2 ـ عصاره تجربیات یک مجموعه انسانى در اختیار مجموعه‏هاى دیگر قرار مى‏گیرد تا خردمندان از این تجربیات بیشترین بهره را ببرند.(99)
3 ـ حجاب غفلت و خود فراموشى با توجه به تأثیر شگرف هویت تاریخى زدوده مى‏شود.(100)
4 ـ توان مقاومت و پایدارى انسان در تنگناهاى زندگى و حیات دنیوى به تدریج رو به رشد مى‏رود و یأس و ناامیدى زدوده مى‏شود.(101)
5 ـ ایمان انسان به قدرت و علم بى پایان الهى با توجه به احاطه حق به تمام جریانات تاریخى و دخالت در مسیر تکامل بشرى او به رشد مى‏باشد.(102)
6 ـ انبیاء الهى محور حرکت مستمر تاریخ بشریت قرار دارند و همگى یک خط واحد و ممتد و ریشه‏دارى را تشکیل داده و توانایى و پویایى این خط بشریت را به سر منزل مقصود رهنمون مى‏سازد.(103)
و انسان‏هاى تاریخ شناس را افرادى پخته و بلندنظر و آینده نگر مى‏سازد و آنان را بر طى نمودن مسیر تکامل مقتدرتر مى‏نماید.(104)
اصول و مبانى تاریخ‏نگارى قرآن کریم
قرآن کریم تمام انسان‏ها را به طور جدّى به مطالعه و بررسى تاریخ دعوت نموده است و خود نیز عملاً بیشترین اهتمام را به تاریخ‏شناسى و تاریخ نگارى نشان داده است و براى خود نیز اصول ومبانى منحصر به فردى را قایل شده است. این اصول و مبانى را به ترتیب ذیل یادآورى مى‏نماییم.
1 ـ تمام گزارش‏هاى تاریخى قرآن بر اساس معاصرت کامل با جریانات تاریخى مى‏باشد.(105)
2 ـ گزارش‏گر حوادث تاریخى در قرآن خود شاهد عینى و مستقیم و بدون واسطه بوده است.(106)
3 ـ احاطه تام به تمام ابعاد هر جریان تاریخى بلکه احاطه تام به تمام جریان‏ها و حوادث، آگاهى از ارتباط و پیوستگى تمام حوادث بهم پیوسته، در اختیار همان گزارش‏گر حوادث تاریخى قرآن مى‏باشد.(107)
4 ـ دور بودن از هر گونه تحریف و تزویر در بیان حقایق.(108)
5 ـ دقت فوق العاده در بیان و تصویر جریانات تاریخى.(109)
6 ـ واقعیت‏گرایى و پرهیز از هر گونه مبالغه گویى و خیال ‏پردازى و افسانه سازى.(110)
7 ـ ژرف‏نگرى و دقت در تحلیل و ریشه‏ یابى علل و عوامل اصلى جریان‏هاى تاریخى.(111)

 

روش کلى تاریخ ‏نگارى قرآن کریم

1 ـ توجه کامل به تمام مقاطع بشریّت، رغم تأکید و گزینش در مطرح نمودن برخى مقاطع تاریخ و توجه دادن به بهم پیوستگى جریان‏هاى تاریخى.
2 ـ بهره بردارى کامل از نگارش یک جریان یا مقطع تاریخى در سطوح مختلف و منحرف نشدن از اهداف تربیتى خود براى نسل‏هاى حاضر و آینده.
3 ـ برخورد علمى و منطقى در نگارش و تحلیل تاریخى و عدم اعتماد به تعبّد در نگارش مسائل.
4 ـ توجّه به مسائل کلیدى و ریشه‏اى در هر جریان تاریخى.
5 ـ تکرار، تأکید، تنوع و اجمال و تفصیل به تناسب تنوع اهداف آموزشى و تربیتى.
6 ـ توجه دادن به زوایاى دید گوناگون و خلاصه نشدن در یک بُعد در بررسى‏هاى خود.
7 ـ در کنار ذکر هر رویدادى به تحلیل پرداخته است.
8 ـ اصول تحلیل و مستندات آن را به خوبى بیان نموده است.
9 ـ به تمام سنت‏هاى اجتماعى و تاریخى توجه کرده است و آنها را مورد تأکید و بهره بردارى قرار داده است.
10 ـ اهداف آموزشى را با پرورش روح تتبع و تحقیق همراه نموده است.
11 ـ تنوع در مسایل و موضوعات تاریخى را عنایت داشته است.
12 ـ عوامل دور و نزدیک را هنگام ریشه‏یابى و تحلیل‏هاى خود مدنظر داشته و آنها را طبقه‏بندى نموده است.
13 ـ روش علمى خود را در زمینه تحلیل و تحقیق و ارزیابى، مطرح نموده و آن را مورد تطبیق قرار داده است. (کاربردى کردن مسائل نظرى).
14 ـ به تمام مسایل فلسفه تاریخ پرداخته و کلیدهاى اصلى حرکت تکاملى انسان را در اختیار او قرار داده است و انسان را به سلاح علم و معرفت و کاوش و تحقیق و آینده نگرى و ایده‏آل گرایى در عین واقعیت نگرى مسلّح نموده است.

 

نویسنده: سید منذر حکیم

پی‌نوشتها

1 مدرس حوزه علمیه و پژوهشگر فقه و تاریخ
2ـ آیینه‏وند، صادق، علم تاریخ در گستره تمدن اسلامى، 1/37
3ـ طریحى، مجمع البحرین، 2/429
4ـ مطهرى، مرتضى، جامعه و تاریخ: تاریخ چیست؟
5ـ فاطر / 24.
6ـ بقره / 134 و 141.
7ـ آل عمران / 144.
8ـ مائده / 75.
9ـ رعد / 30.
10ـ فصّلت / 25.
11ـ احقاف / 17.
12ـ احقاف / 21.
13ـ رعد / 6.
14ـ غافر / 85.
15ـ حجر / 13.
16ـ فتح 23.
17ـ بقره 214.
18ـ یونس / 102.
19ـ نور / 34.
20ـ احزاب / 38و62.
21ـ اعراف / 101
22ـ طه / 99
23ـ هود / 120
24ـ هود / 100
25ـ هود / 49
26ـ هود / 49
27ـ کهف / 13.
28ـ مائده / 27
29ـ اعراف / 175
30ـ انعام / 34.
31ـ توبه / 70
32ـ ابراهیم / 9
33ـ شعراء / 69
34ـ قصص / 3
35ـ تغابن / 5
36ـ یوسف / 3
37ـ هود / 120
38ـ کهف / 12
39ـ اعراف / 7
40ـ طه / 99
41ـ نساء / 164
42ـ اعراف / 176
43ـ یوسف/ 111
44ـ یونس / 13
45ـ اسراء / 17
46ـ قصص / 43
47ـ انعام / 6 و همین مضمون در آیات: مریم / 74و98، ص/3، ق/36
48ـ مؤمنون / 31
49ـ احقاف/ 27
50ـ کهف / 59
51ـ هود / 117
52ـ سبأ / 18
53ـ هود / 100
54ـ محمد / 13
55ـ طلاق / 8
56ـ شعراء / 208، و همین مضمون در آیه: حجر / 4
57ـ اعراف / 4 و همین مضمون در آیات: انبیاء / 11، حج / 45و48، قصص / 58
58ـ بقره / 275
59ـ مائده / 95
60ـ انفال / 38
61ـ زخرف / 56
62ـ آل عمران / 3 و همین مضمون در آیات: بقره / 97، مائده / 48، یونس / 27، سیأ / 31
63ـ مائده / 46
64ـ انعام/ 92
65ـ صف / 6
66ـ ابراهیم / 5
67ـ مطفقین / 13، انعام / 130، اعراف / 35، کهف / 9، قلم / 15، فرقان / 37، شعرا / 67، قمر / 15
68ـ آل عمران / 137
69ـ غافر / 85
70ـ فتح / 23
71ـ فاطر / 43
72ـ اسراء / 77
73ـ نساء / 26
74ـ اعراف / 34 و همین مضمون در آیات: یونس / 49، حجر / 5
75ـ نحل / 36
76ـ یونس / 47
77ـ فاطر /24
78ـ انعام / 108
79ـ بقره / 134 و 141
80ـ حج / 67
81ـ بقره / 187
82ـ فرقان / 1
83ـ ذاریات / 37
84ـ اعراف / 58
85ـ حجر / 77
86ـ ق / 8
87ـ یوسف / 7
88ـ آل عمران / 13 و در همین مضمون در آیه: حشر / 2
89ـ حجر / 75
90ـ أنعام / 98
91ـ یونس / 5
92ـ یونس / 24
93ـ عنکبوت /35
94ـ بقره / 188 و در همین مضمون در آیه: ذاریات / 20
95ـ یوسف/111، اعراف/176، انعام/55، یونس/24، بقره/266،219،221،242، کهف/17، آل‏عمران/3، قمر/15
96ـ بقره/187، رعد/2، هود/120، یوسف/11
97ـ
98ـ اعراف / 176
99ـ یوسف /111
100ـ یوسف / 3
101ـ هود/ 120 و طه / 99
102ـ طه / 133
103ـ انبیاء / 34
104ـ هود/120و177، زخرف/56، محمد/13، یوسف/111
105ـ بقره / 255
106ـ احزاب / 52
107ـ انعام / 80
108ـ کهف / 13
109ـ اسراء / 105
110ـ فضلت / 42
111ـ روم / 6-7 و طه / 7

منابع: 

نشریه کتاب روش، پیاپی پیش‌شماره 2 و 3

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد