وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام
وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام

نظر یک انگلیسی درباره ایرانیان

نظر یک انگلیسی درباره ایرانیان


 (توجه:فقط جهت اطلاع! بدون رد یا تایید.داوری با شماست)


قسمتی از خاطرات کلنل اف استیون کول از اولین فرمانده نظامی بریتانیا در ایران:


آن ها [ ایرانی ها ] خیلی ساده لوح و زود باورند.

مهربانند و سخت کوش.

هر حاکمی که بخواهد به آن ها مستبدانه حکم فرماید،راحت می تواند آن ها را با بازی با باورهایشان فریب دهد و بر آن ها حاکم شود ولی اگر حاکمی بخواهدبرایشان دل بسوزاند و حق را بر مردم دهد او را سرنگون می کنند.

مردمانی اند مستحق ظلم.


یادم نمی رود وقتی چای را از هند به مزارع طبرستان بردیم و کشت کردیم و با شکر مخلوط کردیم و به خوردشان دادیم وقتی سود سرشاری به دست آوردیم، روحانی بزرگشان حاج ملا محمد کرمانی نزد من آمد و گفت: 


اگر می خواهی به تجارت شکر و چایت در ایران ادامه دهی باید چهار یک سودت را به من بدهی...


من او را ضعیف پنداشتم و به او خندیدم و از عمارت بیرون انداختم.

بعد از چند ماه گزارش آمد که دیگر در ایران مردم چای نمی نوشند. باورم نمی شد.

چطور ممکن بود. اکثر مردم به چای معتاد بودند!


بعد از پاره ای تحقیقات فهمیدیم میرزای کرمانی چای و شکر را نجس و نوشیدنش را حرام اعلام کرده و مردم هم چشم و گوش بسته فقط مطیع .کلی به این ملت نفهم خندیدم.


او [ میرزای کرمانی ] را به عمارت فرا خواندیم.

به او گفتم : حیف که چای را حرام کردی اگر راه برگشتی بود و می شد هنوز سودی از چای به دست آوریم، چهار یک تو را پرداخت می کردیم.

میرزا خندید و گفت :تو عهدنامه را بنویس حرام و حلالش با من...


او این فتوا را داد که: اگر شکر [ حبه قند ] را به چای برسانند و بعد در دهان بگذارند نجاستش بر کنار می رود و چای و شکر از حالت حرام خارج می شود.

این گونه باز حرامی به حلال تبدیل شد و ما و میرزا به سودمان رسیدیم و مردم به رضایت خدایشان.


یادم هست وقتی همین میرزای کرمانی شیاد مُرد، باز همان مردم عکس او را در ماه می دیدند.

نمی دانم چگونه خلقتی هستند قوم پارس.

هر کس که به آن ها خوش خدمتی کند،او را دزد می خوانند و هر کس آن ها را بفریبد،او را در ماه و خورشید می بینندش.

شاید اعراب برای تضعیف ایران آن ها را مسلمان کردند.


یادم نمی رود مردم شکر [حبه قند ] را بین انگشتان می گرفتند و به زور آن را به چای ته استکان می رساندند تا پاک شود بعد بخورند و من فقط به آن ها می خندیدم و ته بسته های شکرم می نوشتم " شکر پاک میرزایی "!


نمی دانم این ملاها و میرزاها در آینده چه بر سر این ملت زود باور بیاورند.


فتواهای شگفت انگیز شرعی اواخر دوره قاجاریه تاکنون و دلایل ابطال آنان!


ببینید رضاشاه با چه جانورانی سر و کله می زده است⬇️


خزینه ها منبع انتشار بیماری و مرگ و میر شده بودند و تنها وجه بهداشتی آن ها آب آهک انتهای روز بود. لذا در حمام ها دوش جایگزین آن ها شد. علما فتوا دادند حرام است. مردم با رشوه پنهانی از خزینه استفاده می کردند.

حکومت از زور استفاده کرد علما کوتاه آمدند.


استفاده از لامپ برق حرام و غیر شرعی است.

علت: به سبب امکان انجام شب نشینی های طولانی باعث می شود که مومنین از نماز صبح غافل شوند!

البته بعدها با پول هنگفتی که حاج امین الضرب صاحب کارخانه برق به علما داد برق حلال شد!

اما کارخانه برق مشهد در سال ١٩١١ میلادی به تحریک علما و روس ها توسط ملت سلحشور مشهد در آتش سوخت.


استفاده از کله قند،حرام و غیر شرعی است.

افراطیون مذهبی شایعه ساخته بودند از استخوان مردگان الک شده و کله قند روسی درست می شود!

علت: نپرداختن وجوه شرعی توسط واردکننده قند!

پر واضح است که پرداخت وجوهات موجب گردید تا قند حلال گردد، البته به این شرط که قبل از خوردن آن را در چای غسل دهند.


استفاده از ماشین لباسشویی حرام و غیرشرعی است.

علت: لباس های نجس، لباس های پاک را نجس می کنند!


در سال ١٣٤٢ خورشیدی در جریان انقلاب سپید علما گفتند رأی دادن بانوان خلاف شرع است!


علما ساخت راه آهن را در دوره ناصری خلاف شرع و حرام اعلام کرده بودند.

علت: ملاعلی کنی آن را راه تسلط کفار می دانست.


خوردن گوشت ماهی خاویاری حرام است!

علت: انحصار گرفتن صید این ماهی ارزشمند.


بازی شطرنج حرام است!

علت: در روایتی ساختگی آمده بود که امویان شطرنج بازی می کردند.


استفاده از ویدئو حرام و غیرشرعی بود.

علت: چون افکار پاک ملت سلحشور با دیدن فیلم های مستهجن خراب می شد.

با آمدن ماهواره و نت دیگر این حرام حلال شد.


علما مدرسه رفتن در تهران و تاسیس مدرسه مدرن به جای مکتب و رادیو و تلویزیون و تریبون به جای منبر را خلاف شرع و خلاف احکام الهی اعلام کرده بودند.


اولین بار که دوچرخه به ایران آمد آن را ارابه جن معرفی کردند.


اولین بار که اعلام شد مردم برای گرفتن شناسنامه به شهربانی مراجعه کنند، علمای عظام فتوا دادند که این دسیسه انگلیس است تا نام دختران و همسران شما بدانند!


اوایل خود موسیقی و بعدها دیدن ساز موقع نواختن را حرام اعلام کردند چون انسان را از یاد خدا غافل می کند.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد