وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام
وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام

چگونه همیشه امیدوار باشیم

دراین آیه خداوند در زمانی که بد کاران(لواط کاران) با نیت زشت خود به سراغ لوط و فرستادگان خدا می آیند بشارت می دهد که لوط را نجات خواهد داد:

قال ان فیها لوطا قالو نحن اعلم بمن فیها لننجیینه  واهله الاامراته کانت من الغابرین.

تصور کنید شما به عنوان یک آدم عادی گیرافتاده باشید و فاسدی قصد بدی درخصوص شما و کسان شما داشته باشد. به گفته صریح خداوند؛ ایشان هم می دانند و هم نجات خواهند داد. نجات یعنی دور کردن و به آرامش رساندن. براستی چه شرایطی باید داشت که خداوند این گونه انسان را مشمول توجه علم و قدرت نجاتبخش خود نماید. علی علیه الاسلام در نهج البلاغه به صورت زیر رابطه فکر انسان تا سرنوشت را ترسیم میکند:

فکر---<گفتار---< رفتار---< عادت---< سرنوشت و چقدر درست و منطقی است. یعنی فکر ما گفتار مارا می سازد و گفتار رفتار و... همین طور سرنوشت ما شکل می گیرد. روی همین اصل است که در قران انسان از ظن و تجسس فکری نهی شده است. فکر بیمار و بد پندار احساسات انسان را تسخیر می کند و احساسات رفتار را شکل می دهند. بنابر این اگر فکر و ایده انسان درخصوص زندگی و دیگران صحیح نباشد. نگاه؛ زبان و اعضا قابل کنترل نیستد. وقتی احساسات در کنترل نباشد رفتار انسان متعادل و جهت دار مثبت نیست. رفتاری که از انسان تکرار می شود فرمانده پنهان انسان است حتا از همان فکر اولیه که احساسات را شکل داده است هم جلوتر است. مگر با یک سری چیزهای خاص مانند توبه؛ تنبیه؛ تفکر؛ جبران مافات؛ ریاضت؛ عبادت و... اگر فردی عاداتش را رها کند در واقع سرانجام و سرنوشت خود را قطعی و خارج از کنترل خود رها نموده است. پس فکر اولیه خیلی مهم است اگر این فکر بدون ایمان و توجه به مبنای درستی باشد یک سلسله پیامدهای قطعی برای انسان رقم می زند که چاره ناپذیر است. الهی مگذار که آنی بی ایمان و نورت فکر و اندیشه درما جاری شود.

اگر چنین بودیم مشمول علم و نجات خدا خواهیم بود. اما غابر کیست که از این دو فیض خدا محروم است.غابر هم معنی غبار است یعنی واپس مانده و دور شده. در عالم ماده هیچ الکترون رها شده و سرگردانی وجود ندارد حتما در یک مدار مشخص به دور هسته یک اتم  مشخص است تا آن اتم خاصیت خود را داشته باشد. اگر یک الکترون یک مدار بالا و پایین شود خاصیت اتم عوض میشود یا میل ترکیبش عوض می شود؛ یا زود زنگ می زند؛ یا چکش خوارتر می شود یا سمی تر میشود؛ یا فرارتر میشود و ...........

درعالم معنوی و انسانی هم همین طور است. اگر انسانی از هسته الهی فاصله بگیرد غابر می شود یعنی غبار می شود. دیگر برای تغییر و جابجایی اش یک فوت کافیست. دیگر به وسوسه شیطانی و مال و هنگفت و جنگ بزرگ و... نیازی نیست. یک حرکت کوچک اورا مانند غبار تا کیلومترها حرکت می دهد. زن لوط این قدر کثافت کاری کرده بود که دیگر غبار هستی شده بود و کانت نشان می دهد که دیگر خیلی در غبار بودن پایدار شده بود و دیگر کاری برایش نمیشد کرد. این قبیل آدم ها هنوز در سیستم الهی وجود دارند و از روی رحمانیت خداوند به حساب می آیند ولی باید حد بخورند؛ عبرت شوند و اگر شایسته باشند توبه کنند و ترک عادت مگر دویاره جذب هسته الهی شوند. خدایا مبادکه ازامیدت دور شویم و روزی غبار هستی ات شویم که به علم ونجات تو وابسته ایم و امیدوار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد