
جنگ تحمیلى و هویت دفاعى ایران در نگاه امام راحل
علل تحمیل جنگ
صدام گمان مىکرد که با یک مملکت آشفته که منزوى شده است و همه دولتها پشت به او کردهاند یا او را در فشار اقتصادى گذاشتهاند طرف شده است و ما نه قواى نظامى داریم و نه انتظامى داریم و نه ساز و برگ جهاد و جنگ.او همچو گمان کرد و گمانمىکرد با چند ساعت تهران را هم فتح خواهد کرد.او غافل از خدا بود. (1)
دولت جابر صدام و بعث ناگهان بدون هیچ مقدمه حمله کرده است به ایران از طرف دریا و از طرف هوا، از طرف زمین و بدون اینکه دولت متوجه بشود بعضى از بلاد ایران را غصب کرده است و بعضى از سرزمینها.آن روزى که مطلع شد ایران، جلویش را گرفت و بحمد الله به قدرى صدمه بر او وارد کرده است و بر جنود او وارد کرده است که برگرداندن به اصل اول محتاج به سالهاى طولانى است و این هجوم ناجوانمردانه، کشور عراق را به تباهى کشاند و مىکشاند و سرمایههایى که باید صرف بشود در راه ترویج اسلام، اینها را صرف کردهاند در راه جنگ .ما بادى به جنگ نبودیم و نیستیم، لکن اگر تعدى بکند دهان او را خرد مىکنیم.ابتدا از آنها بوده است و لهذا در مملکت ما این واقعه واقع شده است، اگر ما بادى بودیم، خوب بود اول ما رفته باشیم یکى از دهات آنجا را گرفته باشیم و آنها آمده باشند و ما را عقب زده باشند. (2)
از اول هم که [صدام] وارد این هجوم شد، بازیش دادند و بزرگ منشى خودش به اصطلاح و بلند بینى خودش به اصطلاح و آن حب شیطانى نفسانى خودش هم بود.آمریکا هم بازیش داد که ایران دیگر چیزى ندارد، خوب ارتشش که از بین رفت و پاسدارها هم که چیزى نیستند و دیگر مردم هم که اصلا کارى به این حرفها ندارند، تو بیا برو ایران را بگیر، نفت ایران مال تو، وقتى شد، چه خواهى کرد، چه خواهى شد، منطقه را تو بگیر، همه منطقه مال تو، یک همچو حرفهائى زدند و کلاه سرش گذاشتند، این بدبخت هم از آنها گول خورد و حمله کرد به ایران و هیچ یک از اینها ایران را نمىشناختند، یعنى ایران را خیال مىکردند مثل زمان سابق است. (3)هویت دفاعى ایران در جنگ تحمیلىجنگ ما دفاع است هجوم نیست و جنگ دفاعى از تکلیفهاى شرعى و وجدانى و نفسانى همه است . (4) و ما ایستادهایم در مقابل دفاع از کشور خودمان و دفاع از اسلام عزیز در مقابل هر مهاجم .مهاجم مىخواهد ابر قدرت باشد، مىخواهد قدرت کم، فرقى در نظر ما نیست.ما واجب است برایمان دفاع کنیم از نوامیس اسلام و نوامیس خودمان و دفاع کنیم از کشور اسلامى خودمان و تا مادامى که در حال دفاع هستیم، با هر قدرتى که بخواهد هجمه بکند بر ما، مقابله مىکنیم و هیچ هراس نداریم. (5)
تکلیف ما این است که از اسلام صیانت کنیم و حفظ کنیم اسلام را، کشته بشویم تکلیف را عمل کردیم، بکشیم هم تکلیف را عمل کردیم.این همان منطقى است که ما در اول هم که با این رژیم فاسد پهلوى مخالفت مىکردیم منطق ما همین بود منطق این نبود که ما حتما باید پیش ببریم، منطق این بود که براى اسلام مشکلات پیدا شده است، احکام اسلام دارد از بین مىرود، مظاهر اسلام دارد از بین مىرود و ما مکلفیم که به واسطه قدرتى که هر چه قدرت داریم مکلفیم که با آنها مقابله کنیم، کشته هم بشویم اهمیتى ندارد.بکشیم هم که انشاء الله موفق خواهیم شد به جنت و به بهشت انشاء الله.شما هیچ وقت از هیچ چیز هراس نداشته باشید .شما براى حفظ اسلام دارید جنگ مىکنید و او براى نابودى اسلام.الان اسلام به تمامه در مقابل کفر واقع شده است و شما باید از اسلام پایدارى کنید و حمایت کنید و دفاع کنید .دفاع یک امر واجبى است بر همه کس، بر هر کس که هر مقدار قدرت دارد باید دفاع بکند از اسلام. (6)
ما هیچ وقت سر دعوا با کسى نداشتیم، ما براى حفظ اسلامدفاع باید بکنیم، براى حفظ مملکت اسلامى دفاع باید بکنیم.او حمله کرده است و آمده است و شهرهاى ما را گرفته است و خرابکارى دارد مىکند، بر همه ما واجب است که این شر را از سر مسلمانها دفع کنیم.ما وارد کشور آنها نشدیم که ما مجرم باشیم، آنها مجرمند که وارد شدند، یک کسى، دزدى مىآید منزل یک کسى، اگر این دزد را دفعش کنند، دزد تقصیر کار است یا آن که دفع کرده؟ صاحبخانه که تقصیر ندارد، دزد آمده این هم باید دفعش کند.حتى اگر به کشتن او هم منجر بشود باید دفعش بکند، مجرم اوست.اینهائى که در سرحدات ـ ولو فرض بکنید که ـ اینهائى که به سرحدات حمله مىکنند به ما، ولو فرض کنید که مسلمان هستند، لکن چون حمله کردند دفاع واجب است و کشتن آنها تا دفعشان واجب است.نه اینکه ما سر جنگى داریم، ما مىخواهیم عالم در صلح باشد.ما مىخواهیم همه مردم، همه مسلمین و غیر مسلمین همه در صلح و صفا باشند، لکن معنایش این نیست که اگر یک کسى بخواهد بریزد در منزل یک کسى و تعدى کند، ما بگوئیم که سر صلح داشته باشید و تن بدهید به ظلم.نه، همانطورى که ظلم حرام است، انظلام و تن دادن به ظلم هم حرام است .دفاع از ناموس مسلمین و جان مسلمین و مال مسلمین و کشور مسلمین یکى از واجبات است.ما داریم به این واجب عمل مىکنیم، کشور ما دارد به این واجب عمل مىکند.ما میل داریم همه صلح و صفا باشد.همه عالم در صلح و صفا باشند.ما اگر قدرت داشتیم، اصلا باروت را از بین مىبردیم و قواى منفجره را از بین مىبردیم که اقلا خالى بشود از این جنایتها.ما نمىخواهیم با کسى دعوا بکنیم، نه.با عراق دعوا داریم و نه با فرض کنید جاهاى دیگر دعوائى ما نداریم، آنها دعوا دارند، وقتى دعوا دارند تو دهنى مىخورند و خوردند، حالا هم از هر جائى هم همچو چیزى پیدا بشود همین مردمند و همین پاسداران هستند و همین ارتش است و همین جوانهاى زن و مرد ما، از هر جا تعدى بشود تو دهنى مىخورند .ما که اسلام را خواستیم و مىخواهیم، اسلام اجازه نمىدهد که ما تعدى کنیم به یک کشورى، لکن فرموده است که اگر به شما تعدى کردند، بزنید تو دهنشان، اگر یک دستهاى از مسلمین را، در جنگهاى سابق این هست، اگر یک دستهاى از مسلمین را کفار سپر قرار دادند، فرض کنید که عراق فاسد یک دستهاى از مسلمین بیگناه را سپر قرار داد و پشت آنها ایستاد که بریزد ایران را بگیرد، بر ما واجب است که مسلمان و غیر مسلمانش را بکشیم.مسلمانها شهید هستند و به بهشت مىروند و کافرهایش کافرند و به جهنم، دفاع واجب است. (7)
امروز که ما باز براى دفاع از کشور خودمان و دفاع از ملت مظلوم خودمان وارد شدیم در عراق، براى اینکه نگذاریم هر روز آبادان و اهواز و آنجاها مورد حمله آنها واقع بشود و مورد توپهاى دور برد آنها و موشکهاى آنها باشد و مىخواهیم اینها را به حدى برسانیم که نتوانند این کار را بکنند و این یک دفاعى است که ما مىکنیم باز تمام مطبوعات و تمام رادیوها یا محکوم مىکنند ما را و یا فریاد مىزنند که براى منطقه خطر است.تحریک مىکنند کشورهاى منطقه را.وارد شدن ما در عراق نه براى این بوده است که ما عراق را مىخواهیم تصاحب کنیم یا بصره را، ما وطنمان بصره و شام نیست ما وطنمان اسلام است ما تابع احکام اسلام هستیم.اسلام به ما اجازه نمىدهد که یک کشور مسلمى را ما تحت سلطه قرار بدهیم و ما نخواهیم هیچ وقت، توجه به این نخواهیم پیدا کرد. (8) اینها با کمک رادیوهاى بیگانه تبلیغ مىکنند که ایران مىخواهد کشورهاى خلیج فارس را بگیرد ما همانگونه که مکرر گفتهایم، شارع مقدس به ما اجازه چنین کارى را نمىدهد، اما اینکه مسلمین از مال و نوامیس خود دفاع کنند، این را هم خدا و هم عقل و هم شرع اجازه مىدهد، ما ملت مظلومى هستیم، و از شما مىخواهیم در مسائل مربوط به ما تحقیق کنید. (9) آنچه که معلوم است و شما همه مىدانید ما امروز در حال دفاع هستیم گو که تبلیغات خارجى بر ضد ما هر چه باشد لکن شما مىدانید که الان بعضى از شهرهاى ما و بعضى از زمینهاى ما در دست دشمن است و شهرهاى مرزى ما هر روز در زیر توپهاى دوربرد و موشکهاى دشمن است ـ و ما ـ و بر همه ما واجب است که دفاع کنیم از کشور خودمان، و دفاع این است که ما دشمن را تا آنجا برسانیم و برانیم که نتواند با موشکهاى خودش شهرهاى ما را بکوبد، رفتن در خاک عراق نه هجمه به عراق است، دفاع از اسلام و کشور اسلامى است.نظیر اینکه اگر یک کسى در خارج منزل شما بایستد از داخل خانه خودش سنگ پرانى کند و موجب خسارت جانى و مالى بشود، اگر شما وارد بشوید در منزل او، شما هجمه نکردید به او، شما مىخواهید دفاع کنید از خودتان.ما هیچ وقت بناى هجوم به یک کشورى نداریم.ما بناى دفاع داریم از یک متعدى و از یک هجمهگر و از یک خدانشناس که در خارج، وقتى نتواند در داخل وارد بشود و کارى بکند، به توپهاى دوربردشان و موشکها از خارج، از جاهاى دور مىاندازد و کشور ما را ویران مىکند و عزیزان ما را مىکشد.ما در حال دفاع هستیم گو که این تبلیغات خارجى مىگویند که نه شما وارد شدید در کشور دیگرى، از اول جنگ تا حالا که آنها وارد بودند صحبتى نبود، حرفى نبود، اشکالى نبود، نه در سازمانها و نه در رسانههاى گروهى.امروز که ما براى دفاع خودمان مىخواهیم این را تا جایى ببریم که نتواند به ما خسارت وارد کند، ما هجوم کردیم به عراق! طبع آنهایى که تبلیغ بر ضد اسلام مىکنند همین است.بنابراین ما چون مدافع هستیم بر همه ما یک امر واجب است منتها هر کسى دفاع را به یک نحوى باید بکند. (10)