ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
چرا سخنی می گویید که به آن عمل نمی کنید.» (سوره ی صف، آیه ی 2)
به عمل کار برآید، به سخن دانی نیست.
پیامبر وظیفه ای جز رسانیدن پیام (الهی) ندارد.» (سوره ی مائده، آیه ی 99)
گر نیاید به گوش رغبت کس
بر رسـولان پیام بـاشد و بس
از ما گفتن بود.
هر خبری را وقت معینی است.» (سوره ی انعام، آیه ی 67)
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
بر نیکوکاران باکی نیست.» (سوره ی توبه، آیه ی 91)
آن را که حساب پاک است از محاسبه چـه باک است
بگو هر کس بر حَسَب شکل گیری شخصیتش، عمل می کند.» (سوره ی اسراء، آیه ی 84)
از کوزه همان برون تراود که در اوست.
مگر نه این است که صبح امید (پیروزی) نزدیک است؟» (سوره ی هود، آیه ی 81)
در نا امیدی بسی امید است پـایان شب سیه سپید است
(نظامی)
و شاید چیزی را خوش ندارید و حال آن که خیر شما در آن است.» (سوره ی بقره، آیه ی 261)
دردا که طبیب صـبر* می فـرماید وین نفس حریص را شکر می باید
* صبر: نوعی گیاهی دارویی و بسیار تلخ.
پس به یقین بعد از هر سختی، آسانی است.» (سوره ی انشراح، آیه ی 5)
از پَسِ هرگریه آخر خنده ای است.
خداوند، او و شما را روزی می دهد.» (سوره ی عنکبوت، آیه ی 60)
هر آن کس که دندان دهد، نان دهد.
وهرگز دستت را برگردنت زنجیر مکن (و ترک انفاق و بخشش مکن) و بیش از حدّ (نیز) دست خود را مگشا.» (سوره ی اسراء، آیه ی 29)
اندازه نگه دار که اندازه نکوست.
و اندیشه ی بد، جز اهلش را فرا نگیرد.» (سوره ی فاطر، آیه ی 43)
هر آن کس که اندیشه ی بد کند بـه فرجام بـد تـا تـن خـود کند
(فردوسی)
وهر کس بد کند (به زیان) خود اوست.» (سوره ی جاثیه، آیه ی 15)
هر که بدی کـرد و به بد یارش هم به بد خـویش گـرفتار شد
و جزای بدی، بدی است مانند آن.» (سوره ی شوری، آیه ی 40)
کلوخ انداز را پاداش سنگ است. (سعدی)
و برای هر اُمّتی اجلی است…» (سوره ی اعراف، آیه ی 34)
که کار خدای نه کاری است خرد قـضـای نبشتـه نشـایــد سـِتُـرد
(فردوسی)
قضـا کشتی آن جا که خـواهد بَرد و گـر نا خـدا جـامعه بـر تن دَرَد
(سعدی)
و انسان را نیست جز آنچه کوشش کند.» (سوره ی نجم، آیه ی 39)
به جز از کشته خویش نَدرَوی.
نا بـرده رنـج گنج میسّر نـمـی شـود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
(سعدی)
گناهکاران به چهره و سیمایشان شناخته شوند.» (سوره ی الرحمن، آیه ی 41)
رنگ رخسار خبر می دهد از سرّ ضمیر
(سعدی)
آنانند که گمراهی را به بهای هدایت خریدند، پس تجارتشان سودی نکرد و از هدایت یافتگان نبودند.» (سوره ی بقره، آیه ی 16)
دین به دنیا فـروشان خـرند یوسف فروشند تا چه خرند
وهمگی به ریسمان الهی دست زنید و پراکنده نشوید.» (سوره ی آل عمران، آیه ی 103)
یک دست صدا ندارد.
همانا من آن می بینم که شما نمی بینید.» (سوره ی انفال، آیه ی 48)
تو مو می بینی و من پیچش مو.
و از اهل من برایم وزیری قرار بده. هارون برادرم را، پشت من بدو استوار کن.» (سوره ی طه، آیه ی 29)
اگر دو برادر دهد پشت به پشت تـن کـوه را بـاد مـانـد بـه مشت (فردوسی)
برادر پشت برادر است.
ای نوح بی گمان او از اهل تو نیست او [صاحب] کرداری نا شایست است.» (سوره ی هود، آیه ی 46)
پسر نوح با بدان بنشست آثـار نـبـوتـش گـم شـد (سعدی)
اگر در آن دو (آسمان و زمین) معبودانی جز خدای بودند، البته [هر دو] تباه می شدند.» (سوره ی انبیاء، آیه ی 22)
دو پادشاه در اقلیمی نگجند.
و چون به بیهوده ای بگذرند، کریم وار در می گذرند.» (سوره ی فرقان، آیه ی72)
شتر دیدی، ندیدی.
در دنیا و آخرت زیان کار شد.» (سوره ی حج، آیه ی 11)
از آن جا رانده، از این جا مانده.
هر گروهی بدان چه نزد آنهاست، شادمانند.» (سوره ی مؤمنون، آیه ی53)
هر کسی را به کار خویش خوش است کس نگـوید کـه دوغ مـن تُـرش است
و بپرهیزید از فتنه ای که تنها به کسانی از شما که ستم کردند، نمی رسد و بدانید که خداوند سخت عقوبت می کند.» (سوره ی انفال، آیه ی 35)
آتش که گرفت خشک و تر می سوزد.
انسان چون خود را بی نیاز بیند، سرکشی کند.» (سوره ی علق، آیه ی6 و7)
گر به دولت برسی مست نگردی، مردی
انسان ناسپاس است.» (سوره ی اسرا، آیه ی6 و7)
نمک خوردن و نمکدان شکستن.
و آن کسی که راستی آورد و آن را راست شمرد، آن گروهی هستند که ایشان پرهیزگارانند.» (سوره ی زمر، آیه ی33)
راستی کـن که راستان رستند در جهان راستان قوی دستند
پس چون اراده کاری کردی برخدا توکل کن.» (سوره ی آل عمران، آیه ی)
با توکل زانوی اشتر ببند.
هر نَفْسی، چشنده ی مرگ است.» (سوره ی آل عمران، آیه ی184)
اگر چـرخ گردون کشد زین تو سرانجام خشت است بالین تو
وهر کار خیر که از پیش برای خود بفرستید همان را نزد خدا می یابید.» (سوره ی بقره، آیه ی110)
برگ عیشی به گور خویش فرست کـس نـیـارد تــو پـیـش فـرسـت
بـیــا تــا بـرآریــم دسـتـی ز دل کـه نـتــوان بـرآورد فــردا ز گـِل
(سعدی)