ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
توجیه
در آبادی مرغ دزدی پیدا شد که هر روز با دزدیدن یک مرغ از خانه ای امرار معاش می کرد.
اهالی محل هر چه تلاش کردند نتوانستند مچ این مرغ دزد را بگیرند.
یک روز که مرغ دزد در حیاط خانه اش نشسته بود، دید گربه ای، مرغ همسایه بغلی اش را به دهن گرفته فرار می کند، لنگه کفشی به سویش انداخت.
گربه مرغ را رها و فرار کرد.
مرغ دزد فوراً مرغ را گرفت و بلند گفت: خدایا شکرت که روزی امروز مرا حلال قرار دادی.
همسایه که از دیوار خانه شاهد ماجرا بود فریاد زد: ای بنده خدا، روزی حلالت که این باشد وای بر روزی های دیگر روزهایت .