ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
از تو حرکت، از خدا برکت
یکى از یاران رسول خدا صلى الله علیه و آله فقیر شد. خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله آمد و شرح حال خود را بیان کرد.
پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمودند: برو هر چه در منزل دارى، اگر چه کم ارزش هم باشد بیاور.
آن مرد انصار رفت و طاقه اى گلیم و کاسه اى را خدمت پیغمبر صلى الله علیه و آله آورد.
حضرت آنها را در معرض فروش گذاشت و فرمودند: چه کسى اینها را از من می خرد؟
مردى گفت: من آنها را به یک درهم خریدارم.
حضرت فرمودند: کسى نیست که بیشتر بخرد؟
مرد دیگرى گفت: من به دو درهم میخرم. پیغمبر صلى الله علیه و آله به ایشان فروخت و فرمودند: اینها مال تو است.
آن گاه دو درهم را به آن مرد انصار داد و فرمودند: با یک درهم غذایى براى خانواده ات تهیه کن و با درهم دیگر تبرى خریدارى کن و او نیز به دستور پیغمبر صلى الله علیه و آله عمل کرد. تبرى خرید و خدمت پیغمبر صلى الله علیه و آله آورد.
حضرت فرمودند: این تبر را بردار و به بیابان برو و با آن هیزم بشکن و هر چه بود ریز و درشت و تر و خشک همه را جمع کن، در بازار بفروش.
مرد به فرمایشات رسول خدا صلى الله علیه و آله عمل کرد. مدت پانزده روز تلاش نمود و در نتیجه وضع زندگى او بهتر شد.
پیغمبر گرامى صلى الله علیه و آله به او فرمودند: این بهتر از آن است که روز قیامت بیایى درحالى که در سیمایت علامت زخم صدقه باشد.