وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام
وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام

قدرت حافظه

قدرت حافظه


خردمند پیری در دشتی پوشیده از برف قدم می­زد که به زن گریانی رسید. پرسید: چرا می­ گریی؟

چون به زندگی­ ام می اندیشم، به جوانی ­ام، به زیبایی­ ای که در آینه می­ دیدم و به مردی که دوستش داشتم. خداوند بی­رحم است که قدرت حافظه را به انسان بخشیده است. می ­دانست که من بهار عمرم را به یاد می­ آورم و می ­گریم.

خردمند در میان دشت برف آگین ایستاد، به نقطه­ ای خیره شد و به فکر فرو رفت.

زن از گریستن دست کشید و پرسید: در آن جا چه می ­بینید؟

خردمند پاسخ داد: دشتی از گل سرخ. خداوند، آنگاه که قدرت حافظه را به من می ­بخشید، بسیار سخاوتمند بود. می ­دانست در زمستان، همواره می ­توانم بهار را یه یاد آورم و لبخند بزنم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد