وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام
وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام

یکی از خصوصیات قلب بشر

  یکی از خصوصیات قلب بشر

(زمینه کلى سوره‏ حج)

چند توصیه درباره قرآن کریم

نخستین آیات سوره حج هول و هراسهاى ساعت قیامت را براى ما مصوّر و مجسّم مى‏سازد تا روح پرهیزگارى نسبت به خداى متعال را بر انگیزد.

شاید تقوا و پرهیزگارى از هدفهایى باشد که تمام سوره‏هاى قرآنى آن را محقّق مى‏سازند، ولى بازتابهاى آنها بر زندگى متفاوت است. این سوره چنین آغاز مى‏شود که مردم را به تقوا و پرهیزگارى فرمان مى‏دهد، و مناسک و مراسم حج و وظایف و واجبات جهاد را به ما یادآور مى‏شود و سرانجام به بیان ویژگیهاى امّت اسلامى پایان مى‏یابد.

این سوره شفاى قلب از بیماریهاى غفلت و جدل و نادانى و دورویى است و نیز عذر و بهانه‏هایى را که انسان براى گریز از مسئولیت به آنها متوسّل مى‏شود مثل گمان باورى و آرزوجویى و تکیه به پرستش بتها (از هر نوع) و بیم از طاغوتها و گردنکشان، و خوف از شکست خوردن در برابر نیروى (ظاهرى) آنها، همه و همه را چاره مى‏کند.

چگونه خداوند با آیات این سوره آن بیماریها را شفا مى‏بخشد و قلب را از عذرهایى که مانع پرهیزگارى و تقوا مى‏شود پاک و زدوده مى‏سازد؟

در آغاز این سوره نهیب زلزله‏اى سخت را مى‏بینیم که نقابهاى انسان را فرو مى‏ریزد، انسانى که در گمراهى و جهل سرگشته و حیران شده و از سرنوشت تباهى که در انتظار اوست غافل و بیخبر مانده است.

آن گاه روند سوره به بهانه سازیهاى دیرین و تازه‏اى مى‏پردازد که نفس بشرى براى گریز از عظمت مسئولیّت و هیبت مجازات به آنها متوسّل مى‏شود و عبارت است از جدل نادانسته و ناآگاهانه درباره خداوند و شک و تردید نسبت به رستاخیز، به این عنوان که امرى محال است.

(وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطانٍ مَرِیدٍ (حج3)؛ و بعضى از مردم، ناآگاهانه در باره‏ى خداوند به جدال مى‏پردازند و از هر شیطان سرکشى پیروى مى‏کنند.)

این سوره پس از یادآورى به قدرت خداوند بر برانگیختن مردگان، به درمان حالت جدل ناآگاهانه، و حالت ایمان زبانى مى‏پردازد که صاحب آن به فکر چاره کردن مصالح آنى و زودگذر خویش است و او را از اینکه زیان دیده دنیا و آخرت باشد بر حذر مى‏دارد.

آن گاه سیاق قرآنى ما را به گمراهى کسى که مى‏پندارد خدا در دنیا و آخرت به او یارى نمى‏رساند آگاه مى‏سازد، سپس پاداش مؤمنان را متذکر می شود و مجازات کافران را بیان مى‏کند کسانیکه مردم را از مسجد الحرام باز مى‏دارند، خانه‏اى که ابراهیم آن را بنا کرد و واجب است که فقط براى کسب خشنودى خدا آهنگ آن کنند.

بیگمان از بزرگترین حکمتهاى حج برانگیختن روح تقوا در قلب است تا آن را از پلیدى و چرک شرک پاک کند و بزداید، و این امر از طریق ذکر خدا، و اطعام فقرا، و پاک ساختن بدن از پلیدیها است.

به این ترتیب مطالب سوره از آیه 26 با ذکر حج آغاز می شود، و به بیان بعدى مهم از تقوا ادامه می یابد که همانا بزرگداشت، حرمت نهاده‏هاى خداوند و احترام شعائر اوست، و از پرستش بتهاى پلید منع مى‏کند و فرمان به مردود شمردن آنها از طریق وسیله‏اى مى‏دهد که به معنى طهارت و زدودگى (ظاهر و باطن) است.

به راستى که بزرگداشت شعائر خدا از تقواى قلب است، و هدف از ذبح، پرورش تقوا از طریق یاد کردن خدا به هنگام ذبح است.

ما نیز وظیفه داریم این آرزوجویى‏ها و وسوسه‏ها را با آیات قرآن از دل خود پاک کنیم و درمان کنیم تا باعث فتنه‏اى براى ما نشود. و باید بدانیم که هر چه شیطان به هنگام آرزوجویى به قلب بیمار و سخت القا کند، آن قلب بیمار استقبال مى‏کند و در نتیجه از راه راست منحرف مى‏شود

والاترین مراتب و درجات تقوا حالت تواضع و فروتنى است و روند سوره صفات متواضعان را از خوف خدا و صبر و بر پاى داشتن نماز و انفاق به ما یادآور مى‏شود.

حج

فحواى کلام در خلال آیات (38- 41) به ما جهادی را یادآوری میکند که دژ مقدّسات و زره حرمت نهاده‏هاست و پیوند میان حج (که جهاد ناتوانان خوانده مى‏شود) با جهاد خونین بسیار استوار است، مگر نه این که هدف این دو فریضه همان بالا بردن و بر افراشتن کلمه حق، یکى به صورت مسالمت آمیز و دیگرى با دفاع خونین است؟

شاید اذن به جهاد در این روند قرآنى و در سیاق این سوره براى تکمیل جوانب تقوا و پرهیزگارى است تا به ذهن کسى خطور نکند که تقوا به معنى گوشه‏گیرى و در خود فرورفتن و رهبانیّت است ... و به طور کلى پیداست که این آیات همان قلّه و اوج این سوره است.

آن گاه روند سوره به بیان بهانه‏تراشى شیطانى دیگرى مى‏پردازد که تکذیب کنندگان نسبت به رسالتهاى الهى مى‏آورند و مى‏گویند که تأخیر رسیدن عذاب دلیل مسامحه و اهمال خدا نسبت به آنان است. در حالى که سزاوار است در زمین بگردیم و به سرانجام تکذیب کنندگانى که خدا به آنان مهلت داد و سپس به شدت مجازاتشان کرد بنگریم (در حالى که خداوند نعمتهاى آشکار و پنهان خود را بر صالحان و نیک اندیشان فرو ریخت) البته گردش در زمین براى کسانى که در ردّ آیات خدا مى‏کوشند و مى‏خواهند او را (سبحانه و تعالى) به عجز آورند و به لجبازی و معاندت با آن آیات بر مى‏آیند سودى نمى‏رساند و عذابى سخت در انتظار آنهاست.

بعد از آن قرآن حکیم به بیان یکی از خصوصیات قلب بشر مى‏پردازد که زمین و کشتگاه وسوسه‏هاى شیطان است، و مى‏گوید که خداى سبحان پیامبران خود را این گونه تأیید و پشتیبانى مى‏کند که آنچه را شیطان به دلشان مى‏افکند نسخ و باطل مى‏کند، و آنگاه به آیات خود استوارى و استحکام مى‏بخشد.

ما نیز وظیفه داریم این آرزوجویى‏ها و وسوسه‏ها را با آیات قرآن از دل خود پاک کنیم و درمان کنیم تا باعث فتنه‏اى براى ما نشود. و باید بدانیم که هر چه شیطان به هنگام آرزوجویى به قلب بیمار و سخت القا کند، آن قلب بیمار استقبال مى‏کند و در نتیجه از راه راست منحرف مى‏شود.

بعد از آن قرآن حکیم به بیان یکی از خصوصیات قلب بشر مى‏پردازد که زمین و کشتگاه وسوسه‏هاى شیطان است، و مى‏گوید که خداى سبحان پیامبران خود را این گونه تأیید و پشتیبانى مى‏کند که آنچه را شیطان به دلشان مى‏افکند نسخ و باطل مى‏کند، و آنگاه به آیات خود استوارى و استحکام مى‏بخشد

عذر شیطانى دیگرى نیز وجود دارد که آیات این سوره به آن نیز مى‏پردازد، و آن عذر، یأس و نومیدى است، آنجا که آدمى از خود مى‏پرسد، قیام براى خدا و مطالبه حقوق از دست رفته چه سودى دارد؟

(آرى، آنان که در راه خدا تن به مهاجرت دادند و بر ضد ستم از خویشتن دفاع نمودند خداوند آنها را یارى می کند. و هیچ چیزى در آسمانها و زمین خدا را ناتوان نمى‏سازد، مگر نه این که او همان شهریار بى‏نیاز ستوده رئوف مهربان است و اوست که زنده مى‏کند و مى‏میراند؟)

براى آن که حالت یأس را درمان کنیم باید به آیات قدرت و رحمت خدا بنگریم.

مطلب بعدی این است که:  آنچه انسان را از عمل (به احکام) باز مى‏دارد همان جدل درباره دین است، و خداوند از آن نهى کرده، و به ما خبر داده که ذات متعالش براى هر امتى راه و رسمى نهاده و بیگمان او خود به همه چیز آگاه و داناست.

شرک پناهگاه بهانه‏آوران است زیرا مشرک مى‏پندارد که اعتماد و توکّل او به شریکان دروغین او را از مسئولیتها نجات مى‏دهد، ولى قرآن به ما یادآور مى‏شود که آن شریکان جعلى حتى مگسى را نیافریده‏اند و نمى‏توانند در برابر او مقاومت کنند.

در آخرین درس این سوره، خداوند بیان مى‏کند که چگونه پیامبران را از میان فرشتگان و مردم برگزید ... و اوست که بر ایشان تسلّط مطلق دارد.

و در پایان آیه کریمه‏اى را مى‏خوانیم که خصوصیّات امّت اسلامى را مشخّص مى‏سازد، و به جهاد چنان که سزاوار است، امر مى‏کند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد