ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
800x600
قرآن کتابی است که هیچ گاه انسان را از آورنده آن بی نیاز نمی کند:
قرآن بیشتر به کلیات اشاره نموده است وجزئیات را گذاشته به عهده پیا مبران وائمه معصومین (ع)ووجود تاویلات ، محکمات ،ومتشا بهات در قرآن صدق گفتار مارا تایید می کند. شخصی نزد امام جعفر صادق (ع) آمد واز نعمتی که در قرآن آمده وانسان نسبت به آن باز خواست خواهد شد از ایشان سئوال کرد آقا فرمودند: دیگران چه می گویند شخص گفت نظر دیگران این است که خدا وند فردای قیامت از آنچه روزی ما کرده سئوال می کند ، آقا فرمودند. خداوند بزرگتر از آن است تااز آنچه روزی شما کرده از شما سئوال یا باز خواست کند منظور از آن نعمت که شما را باز خواست خواهد کرد ما اهل بیت هستیم
- قرآن اسرارش را جز به مطهرون به دیگر نمی دهد:
قرآن می فرماید لایمسه الاالمطهرون، شاید بعضی بگویند منظور این است که مرا مس نمی کنند جز کسانی که دارای وضو می باشند، نه منظور این نیست بلکه منظور این است که قرآن دارای اسرار بسیار زیادی است که جز پاکان کسی نمی تواند به این اسرار راه یابد ، تا انسان خود را از تمام رذایل پاک نکند نمی تواند از قرآن آنطور که شایسته است بهره ببرد فهم قران نیاز به تزکیه دارد نیاز به این دارد تا انسان متخلق به فضایل شود . آنگاه است که چشمه هایی از معرفت به قرآن در قلب اوپیدا می شود .ومی تواند به مفا هیمی از قرآن دست یابد که دیگران عاجز از راه یافتن به آن حقایق هستند.واینجاست کسانی که به حقایق قرآن دست پیدا می کنند ، زندگیشان متحول می شود . چون آنها حقایق زندگی را طوری می بینند که دیگران قادر به فهم آن حقایق نیستند. لذا گناه ومعصیت از زندگی آنها رخت بر می بندد وبه جای آن سعادت ،خوشبختی ،وآرامش به زندگی انها برمی گردد. ودیگر نگران اینده نیستند چون به این حقیقت وواقعیت می رسند که تمام کار ها به دست خداست واز کسی دیگر کاری بر نمی اید.بنا برین روبه درگاه خدا می آورند وبا تمام وجود او را عبادت می کنند . واز طرفی از عبادت خدا لذت می برند.
قرآن نامه عاشق به معشوق است:
عشق چگونه بوجود آمد ؟ عشق از حسن وزیبایی بوجود آمد، حسن یا ذاتی است یا معشوقی ، ذاتی : که ذاتا دارای حسن جمال است حضرت یوسف ذاتا دارای حسن جمال بود – معشوقیست: که از لبخند عاشق به معشوق تولید میشود پس عشق از خانه دل شروع نمی شود بلکه از لب عاشق شروع می شود .خداوند داستان عاشقی خود نسبت به انسان رادر سوره بقره مفصلا بیان می کند . عشق خدا به بندگانش بی منتهاست واین بستگی به عشق ما نسبت به خدا دارد تا بتوانیم چه اندازه از این عشق بنفع خود استفاده کنیم . از طرفی عاشقی باید واقعی باشد نه کاذب بیشتر عشقها کاذب است لذا دوام هم ندارد در نظر عاشق واقعی همه چیز معشوق زیباست . عاشق برای واصال به معشوق باید متحمل سختیها ودشواریها گردد . در داستان لیلی ومجنون عشق مجنون به لیلی یک عشق واقعی است نه کاذب آخر می گویند روزی مجنون مریض شد رفت پیش دکتر گفت آقای دکتر من مجنونم مریضم آمده ام مرا معا لجه نمائید ، دکتر بعد از معاینه مجنون به او گفت بیماری تو نیاز به دارو ندارد بلکه نیاز به شیر شتر دارد . مجنون گفت ای آقای دکتر شترم کجا بودکه شیر داشته باشم دکتر گفت مگر لیلی معشوق تو نیست گفت چرا دکتر گفت خوب لیلی دارای صد شتر است چرا نمی روید نزد او مجنون گفت راست می گویی یک ظرف بر داشت رفت بیابان آنجایی که لیلی یک چادر زده بود وشیر های شترانش را می فروخت مجنون دید مردم صف کشیده اند ومنتظر گرفتن شیرهستند . مجنون بدون اعتنا به مردم رفت جلو خیمه لیلی وگفت لیلی من من مجنونم مریضم رفته ام پیش دکتر دکتر برایم شیر تجویز کرده است لیلی پرده خیمه را بالا انداخت وظرف مجنون را گرفت وبه زمین زد وشکست همه به مجنون خندیدند ولی مجنون گفت : اگر با دیگرانش بود میلی چرا ظرف مرا بشکستی لیلی
بله اگر ما عاشق خدا باشیم مصیبتها ، سختیها،رنجهابرای ما زیبا می شود مشکل ما این است که عاشق نیستیم