وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام
وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام

چاله ای در قیامت

چاله ای در قیامت


خواب دیدم قیامت شده است. هر قومی را داخل چاله ‏ای عظیم انداخته و بر سر هر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند، الا چاله‏ ایرانیان.

خود را به عبید زاکانی رساندم و پرسیدم: عبید، این چه حکایت است که بر ما اعتماد کرده، نگهبان نگمارده ‏اند؟

گفت: می‌دانند که به خود چنان مشغول شویم که ندانیم در چاهیم یا چاله.

خواستم بپرسم: اگر باشد در میان ما کسی که بداند و عزم بالا رفتن کند.

نپرسیده گفت: گر کسی از ما، فیلش یاد هندوستان کند، خود بهتر از هر نگهبانی لنگش کشیم و به تهِ چاله بازگردانیم.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد