ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
عیسی و مرد بیمار
عیسی(ع) گذار بر مردی افتاد کور، مبتلا به لک و پیس، زمین گیر که هر دو طرف بدنش فلج بود و گوشت بدنش از جذام همی ریخت و همی گفت: سپاس خدای را که مرا از بسیاری ابتلاآت برکنار داشت.
عیسی(ع) گفت: ای فلان، کدام ابتلا را مبتلا نگشته ای؟
گفت: ای روح الله، من از آن کسی که چون من معرفت به خدا ندارد، بهترم.
عیسی(ع) گفت: درست گفتی، دست خود را به من ده. دست وی را بگرفت و ناگهان زیباترین و بهنجارترین آدمیان شد و خداوند تمامی ابتلاآت را از وی ببرد.
وی دیر زمانی مصاحب عیسی(ع) بماند.