ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
من لباسی را که نامحرم دیده باشد نمی پوشم
یکی از خلفای بنی عباس دستور داده بود که اکیدا از مردم مالیات گرفته شود .
خانواده ای در بلخ توانایی پرداخت مالیات را نداشتند . زن این خانواده که لباس زربافتی داشت ، به شوهرش پیشنهاد کرد آن لباس را به جای مالیات بدهد ، در حالی که ارزش آن بسیار بسیار بیشتر از مالیات تعیین شده بود .
شوهر ، لباس را به خلیفه رساند . خلیفه وقتی آن لباس زیبا و همت بلند را دید ، گفت : این را به صاحبش برگردانید که من مالیات او را بخشیدم .
وقتی این لباس را بر گرداندند . زن گفت : آیا خلیفه این لباس را دید ؟
گفتند : آری .
زن به شوهرش گفت : من لباسی را که نامحرم دیده باشد ، نمی پوشم . این را بفروش و در بلخ مسجدی بساز و او هم چنین کرد .
صادقانه می گویم که : این دور و زمونه اصلا بعضی ها به قصد خودنمایی ، زیبایی های خود را به نامحرم نشون می دهند . این کجا و آن کجا .