ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
خرید جهنم
در قرون وسطی کشیشان ، بهشت را به مردم می فروختند و مردمان نادان هم با پرداخت پول ، قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند .
فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد ، دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد .
به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت : قیمت جهنم چقدره ؟
کشیش تعجب کرد و گفت : جهنم ؟!
مرد دانا گفت : بله جهنم .
کشیش بدون هیچ فکری گفت : 3 سکه
مرد فوری مبلغ را پرداخت کرد و گفت : لطفا سند جهنم را هم بدهید .
کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت : سند جهنم .
مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد . به میدان شهر رفت و فریاد زد : ای مردم ! من تمام جهنم را خریدم و این هم سند آن است .
دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کسی را داخل جهنم راه نمی دهم .
اسم آن مرد ، کشیش مارتین لوتر بود.