وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام
وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام

دست نوازش

دست نوازش


روزی در یک دهکده کوچک ، معلم مدرسه از دانش آموزان سال اول خود خواست تا تصویری از چیزی که نسبت به آن قدردان هستند ، نقاشی کنند . او با خود فکر کرد که این بچه های فقیر حتماً تصاویر بوقلمون و میز پر غذا را نقاشی خواهند کرد.

ولی وقتی داگلاس نقاشی ساده کودکانه خود را تحویل داد ، معلم شوکه شد . او تصویر یک دست را کشیده بود ، ولی این دست چه کسی بود ؟

بچه های کلاس هم مانند معلم از این نقاشی مبهم تعجب کردند . یکی از بچه ها گفت : من فکر می کنم این دست خداست که به ما غذا می رساند .

یکی دیگر گفت:  شاید این دست کشاورزی است که گندم می کارد و بوقلمون ها را پرورش می دهد . هر کس نظری می داد تا این که معلم بالای سر داگلاس رفت و از او پرسید : این دست چه کسی است ، داگلاس ؟

داگلاس در حالی که خجالت می کشید ، آهسته جواب داد : خانم معلم ، این دست شماست . معلم به یاد آورد از وقتی که داگلاس پدر و مادرش را از دست داده بود ، به بهانه های مختلف نزد او می آمد تا خانم معلم دست نوازشی بر سر او بکشد

شما طور ؟! آیا تا بحال بر سر کودکی یتیم دست نوازش کشیده اید ؟ بر سر فرزندان خود چطور ؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد