ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
فوت
داشتم با ماشینم می رفتم سر کار که موبایلم زنگ خورد. گفتم بفرمایید. الو... فقط فوت کرد.
گفتم اگه مزاحمی یه فوت کن، اگه می خوای با من دوست بشی دوتا فوت کن. دوتا فوت کرد.
گفتم اگه زشتی یه فوت کن، اگه خوشگلی دو تا فوت کن. دوتا فوت کرد!
گفتم اگه اهل قرار نیستی یه فوت کن، اگه هستی دوتا فوت کن. دوتا فوت کرد!
گفتم من فردا می خوام برم رستوران شاندیز، اگه ساعت دوازده نمیتونی بیای یه فوت کن، اگه میتونی بیای دوتا فوت کن. دوباره دو تا فوت کرد!
با خوشحالی گوشی رو قطع کردم. فردا صبح حسابی بخودم رسیدم. بهترین لباسمو پوشیدم و با ادکلن دوش گرفتم! تو پوست خودم نمی گنجیدم. فکرم همش به قرار امروز بود.
داشتم از خونه در میومدم که زنم صدام کرد و گفت: اگه ظهر نمیای خونه یه فوت کن اگه میای دو فوت کن.