وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام
وبلاگ سید محمد جواد حسینی

وبلاگ سید محمد جواد حسینی

داستان های جالب _حکایت های جذاب_بیوگرافی اینستاگرام.تلگرام

عشق واقعی

عشق واقعی


زن و شوهر جوانی سوار بر موتورسیکلت در دل شب می ­راندند. آنها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند.

زن جوان: یواشتر برو من می­ ترسم. مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره.

زن جوان: خواهش می ­کنم، من خیلی می ­ترسم. مرد جوان: خوب، اما اول باید بگی دوستم داری.

زن جوان: دوستت دارم، حالا می ­شه یواشتر برونی. مرد جوان: مرا محکم بگیر.

زن جوان: خوب، حالا می ­شه یواشتر برونی؟ مرد جوان: باشه، به شرط اینکه کلاه کاسکت مرا برداری و روی سرت بذاری، آخه نمی ­تونم راحت برونم، اذیتم می­ کنه.

روز بعد روزنامه ­ها نوشتند: برخورد یک موتورسیکلت با ساختمانی حادثه آفرید. در این سانحه که بدلیل بریدن ترمز موتورسیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری درگذشت.

مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود، پس بدون اینکه زن جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت و خواست برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد