ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
استقرار عدالت یا گسترش سخاوت؟!
اولین شــــعرم،،ردیفـش درد بود
قصـــــه تنهایی یک مـــــــرد بود
قصه مـــردی که از شهر سکوت
ناله را همـــــراه خـــود آورده بود
سخاوت و بخشندگی خصلتی پسندیده و بر عکس بخل و خست صفتی نکوهیده است. نیک اندیشان، سخاوت را تا تا بدان پایه ارج می نهند که در متن جامعه ما ده ها بل صدها جمعیت، انجمن و سازمان خیریه دولتی و مردم نهاد را بنیان نهاده اند که مهم ترین رسالت و ماموریت خود را دستگیری و کمک به افراد بی پناه و طبقات فرودست جامعه می دانند ؛ اما متاسفانه کمتر خیران و سخاوتمندانی هستند که گروه، جمعیت و تشکلی را ایجاد کنند که با دغدغه استقرار عدالت در جامعه به فعالیت بپردازند.
ممکن است بسیاری بر این باور باشند که جمعیت ها و سازمان های خیریه که متشکل از توانگران نیک اندیش هستند، با این دغدغه همه کمک ها و یاری های خود را نسبت به فرودستان جامعه ایثار می کنند که با کاهش فاصله های طبقاتی ، عدالت اجتماعی استقرار یابد.
البته این خوی و خصلت در جای خود پسندیده و کارساز است؛ اما فروکاستن این باور در حصار انحصار فقیر پروری متاسفانه جز توزیع فقر و تبدیل جامعه به یک کمیته امداد بزرگ ثمری ندارد!
حصول این جوهر و گوهر و وصول به این غایت و نهایت، قاعده و قانونی می خواهد؛ چه آن که گسترش سپهر معنویت بر بام زیباشهر شریعت ، به شرط افراشتن ستونی استوار، ممکن و مقدور است . از این زاویه است که وقتی از مولا علی(ع) پرسیده می شود که:
« العدل افضل ام الجود؟» ؛ از میان عدالت و سخاوت کدام برتر است؟ حضرت پاسخ می دهد:
« العدل» و در تبیین این اصل ، دو علت می آورد و می فرماید:
اولا « العدل یضع الامور مواضعها و الجود یخرجها من جهتها» ؛
« عدل ، امور را در بستر طبیعی خود قرار می دهد، اما جود، جریانات را از جایگاه طبیعی خود خارج می سازد» ؛
ثانیا « العدل سائس عام و الجود عارض خاص» ؛
« عدالت، سیاستی گسترده و فراگیر است ، ولی جود یک حالت استثنایی و غیر شامل است.»
( نهج البلاغه، عبده، حکمت۴۸۸)
به نص قرآن کریم ، فلسفه دین در عینیت اجتماعات ، اقامه قسط است. یعنی دین آمد تا مردمان بر سر عدل ایستاده و بر پایه قسط زندگی کنند (حدید، ۲۵)؛ از این روست که به گزارش امام باقر(ع):
« پیامبر در جهت معماری مدینه شریعت بر ویرانه های جاهلیت ، استقبل الناس بالعدل ؛ جامعه را با عدالت ساخت و پرداخت. »(تهذیب ، ج۶، ص ۱۵۴)
بدین قرار، ستون سقف معنویت ، در زیباشهر شریعت، عدالت است.
(اسلامی، احمد، از خاتمیت تا غیبت،صص۲۷و۲۸)
استاد مطهری در ارزیابی وزن عدالت و سخاوت در ترازوی عقلانیت بر این باور است که:
« اگر با معیارهای اخلاقی فردی ارزیابی و داوری کنیم، باید سخاوت را برتر از عدالت دانست. چه آن که بخشندگی و ایثارگری بیش از عدالت معرف و نشانه کمال نفس و تعالی روح انسان است. اما داوری امام(علی علیه السلام)، جز این است و عدالت را به دو دلیل برتر می داند.
این گونه ارزیابی و داوری درباره انسان و مسائل انسانی ، ریشه در اصالت و اهمیت اجتماع دارد و گویای آن است که اصول و مبادی اجتماعی و از جمله نظم، قانون و عدالت بر احکام و اخلاق فردی تقدم دارد.»
(سیری در نهج البلاغه، ص ۱۱۲و۱۱۳)
به بیان امام علی(ع) : « العدل راس الایمان و جماع الاحسان»؛
بلندی اندام ایمان و ستون فقرات و کانون همبستگی همه زیبایی ها، عدل است.(غررالحکم،ج۲،ص۳۰)
از منظر مولا علی(ع) ، گوهر دیانت و جوهر شریعت، رمز جاذبه و راز ماندگاری نظام و عامل صلاح و فلاح دین و دنیا و موجب سلامت جان و امنیت روان ، در فرد و اجتماع، عدل و قسط است.
(غررالحکم ،ج۷،ص۹-۲۳۶)
...و بر این پایه، حرف همان است که استاد مطهری گفته است. وی می نویسد:
« از نظر علی(ع) اصلی که می تواند تعادل اجتماع را حفظ کند و به هیکل و پیکر و روح و روان جامعه ، سلامت و امنیت بدهد(سیری در نهج البلاغه،ص۱۱۳) و درد و معنویت جامعه را درمان کند، عدالت است.»
(نهج البلاغه ، خطبه۳)