ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
وقتی اول و دوم فرقی نمی کند
شیوانا در بازار دهکده راه میرفت. متوجه شد یکی از شاگردانش که اتفاقا فردی مودب بود با یکی از جوانان شرور دهکده در حال بحث و گفتوگو با صدای بلند است. مردم هم دور آنها جمع شده بودند و به دعوای لفظی آن دو گوش میکردند.
وقتی کار بحث و مجادله بالا گرفت، جوان شرور کلام زشتی بر زبان راند و شروع کرد به گفتن الفاظ نامناسب. شاگرد مودب شیوانا از این دشنامها به شدت رنجید و سعی کرد مدتی سکوت کند و با استدلال و لحنی مودبانه او را آرام کند.
اما جوان شرور که از قدرت آسیبزنی کلام خود آگاه شده بود بیادبی و گستاخی خود را اضافه کرد. در این هنگام شاگرد مودب شیوانا از کوره در رفت و با عصبانیت بر سر آن جوان شرور فریاد زد و کلام زشتی بر زبان آورد و گفت: فکر میکنی من نمیتوانم این کلمات نامناسب را به کار ببرم.
در این هنگام شیوانا وارد بحث شد و با عتاب و سرزنش خطاب به شاگردش گفت: هیچ یک از اهالی مدرسه شیوانا نباید سخن زشت بر زبان برانند. شاگرد با خجالت و شرمندگی گفت: اما این او بود که اول شروع کرد. همه مردم شاهدند که من چندین بار از در ادب و اخلاق وارد شدم. اما او هر بار از قبل بدتر میکرد و کلامی زشتتر بر زبان میراند.
شیوانا در مقابل جمع به شاگردش گفت: من خودم ناظر این بحث و گفتوگو بودم. فراموش نکن که این جوان شرور به چیزی که میخواست رسید و آن این بود که تو را مثل خودش کند. این آن چیزی بود که باید زیر بارش نمیرفتی.
اصولا بحث کلامی با این قبیل افراد راه به جایی نمیبرد چون آنها کلام را به جاهایی میکشانند که تو نمیتوانی و نباید به آنجا بروی. در مسیر خطا و ناصواب اول و دوم بودن فرقی نمیکند. اصلا نباید در این مسیر قرار بگیری که بعد دنبال شاهد باشی که چه کسی اول شروع کرد.
همین الان از مردمی که این سخن زشت را از تو شنیدند عذر بخواه و به مدرسه برگرد و درسهایت را از نو شروع کن. چه دوم باشی چه اول او تو را همچون خود کرد و تو باید همه درسها را از نو شروع کنی.